من به خال لب دبّاغ گرفتار شدم دیشب از مرحمتش باز خبر دار شدم * ‌ای سروشی که مرا عکس نهادی در ماه لاکن از اون شعف واقعه سرشار شدم * دو سه روز است که من بابت تعریف شما در محیط علما مرکز پرگار شدم * بوعلی پیش من آمد که به دادم برسید من اسیر غم مجرائی ادرار شدم * درجه در دهنش آمده بقراط حکیم ناله میکرد که یک مدّته بیمار شدم * گفت ارسطو که به من مشق بده بنویسم چند روز است که در مدرسه بیکار شدم * مارکس آمد دو سه تا مسئله پرسید ز من گفت یک جزوه به انگلس بدهکار شدم * پاستور گفت که از فرط حسادت به شما دور از جان همه، مثل سگ هار شدم * چونکه ناخوش شده بود این فلورنس نایتینگل من برایش دو سه شب نرس و پرستار شدم * لامپی آورد ادیسون که شما روشن کن گفت من مشتری آمپر سرکار شدم

عاشقانه و داغ به عبدالکریم دبّاغ
هادی خرسندی

 

soroush_Khorsandi.jpg

*
من به خال لب دبّاغ گرفتار شدم
دیشب از مرحمتش باز خبر دار شدم

*

‌ای سروشی که مرا عکس نهادی در ماه
لاکن از اون شعف واقعه سرشار شدم

*

دو سه روز است که من بابت تعریف شما
در محیط علما مرکز پرگار شدم

*

بوعلی پیش من آمد که به دادم برسید
من اسیر غم مجرائی ادرار شدم

*

درجه در دهنش آمده بقراط حکیم
ناله میکرد که یک مدّته بیمار شدم

*

گفت ارسطو که به من مشق بده بنویسم
چند روز است که در مدرسه بیکار شدم

*

مارکس آمد دو سه تا مسئله پرسید ز من
گفت یک جزوه به انگلس بدهکار شدم

*

پاستور گفت که از فرط حسادت به شما
دور از جان همه، مثل سگ هار شدم

*

چونکه ناخوش شده بود این فلورنس نایتینگل
من برایش دو سه شب نرس و پرستار شدم

*

لامپی آورد ادیسون که شما روشن کن
گفت من مشتری آمپر سرکار شدم

*

بسته‌ای داد امانت به من و، حافظ گفت
جان تو خسته ز سنگینی این بار شدم

*

آن یکی گفت که رابیندرانات تاگورم
که پشیمان ز سرائیدن اشعار شدم

*

آمد از پنجره هدهد که به دادم برسید
عاصی از شیخ فریدالدین عطار شدم

*

محو بازیگریم یول برینر شد و گفت
من به جای تو رباینده اسکار شدم

*

«اقتصاد مال خره» را آدام اسمیت شنید
گفت البته و تشویق به تکرار شدم

*

کورش آمد که ببخشید سوادم کم بود،
سر آن لوحه و، تسلیم به اجبار شدم

*

پادشاهان همه بستند به پابوسم صف
من فقط ملتفت نادر افشار شدم

*

جان دبّاغ سروش از تو تشکر دارم
که مواجه به چنین گرمی بازار شدم

*

پیش ازین نیز ز لطف تو و امثال تو بود
که موفق به جنایات و به کشتار شدم

*

من دعا میکنمت وقت طهارت پس ازین
که به مهر تو نظر کرده اطهار شدم

*
————-
لندن – ۱۳ اسفند 

Publié on 5 mars 2019 at 9:32  Commentaires fermés sur من به خال لب دبّاغ گرفتار شدم دیشب از مرحمتش باز خبر دار شدم * ‌ای سروشی که مرا عکس نهادی در ماه لاکن از اون شعف واقعه سرشار شدم * دو سه روز است که من بابت تعریف شما در محیط علما مرکز پرگار شدم * بوعلی پیش من آمد که به دادم برسید من اسیر غم مجرائی ادرار شدم * درجه در دهنش آمده بقراط حکیم ناله میکرد که یک مدّته بیمار شدم * گفت ارسطو که به من مشق بده بنویسم چند روز است که در مدرسه بیکار شدم * مارکس آمد دو سه تا مسئله پرسید ز من گفت یک جزوه به انگلس بدهکار شدم * پاستور گفت که از فرط حسادت به شما دور از جان همه، مثل سگ هار شدم * چونکه ناخوش شده بود این فلورنس نایتینگل من برایش دو سه شب نرس و پرستار شدم * لامپی آورد ادیسون که شما روشن کن گفت من مشتری آمپر سرکار شدم