نمایش قدرت بیهوده

جعفر پویه

باوجود سروصداهای فراوان و تبلیغات گوش کر کُن دم و دستگاه تبلیغاتی رژیم، روز گذشته (چهارشنبه) تظاهرات دولتی به نتیجه دلخواه آنها منجر نشد و بار دیگر باعث آبروریزی رژیم ولایت فقیه گردید. رژیم در روزهای گذشته تمام توان خود را به کار گرفت تا با میدان آوردن جمعیتی چشمگیر، قدرت خود را به چشم جنبش مردم بکشد. تعطیل کردن ادارات دولتی، وادار کردن مدارس به انتقال محصلین به محل تظاهرات، فراخوان به کلیه استانها برای فرستادن نیروی کمکی، بسیج و سپاه و امنیتیهای جیره خور همراه با آخوندهای حکومتی و امام جمعه ها تنها توانست تعداد نه چندان قابل ملاحظه ای را به میدان بکشاند.
هرچند دستگاه تبلیغاتی رژیم ادعای تظاهرات میلیونی می نمایند و مدعی است که تعداد جمعیت بسیار زیاد بود اما منابع مستقل و عکسهای مخابره شده از تظاهرات این روز نشان می دهد که بر خلاف ادعای رژیم، آنها نتوانسته اند بیش از چند ده هزار نفر را از کلیه استانهای کشور بسیج کنند و به میدان آورند. این شکست مفتضحانه رژیم در نمایش قدرت نشان می دهد که کفگیر قدرت علی خامنه ای به عنوان ولی فقیه رژیم به ته دیگ خورده است و صدای ناخوش آهنگ آن گوش اطرافیانش را نیز می آزارد.
از سوی دیگر، پاسخ عکس العملی رژیم به جنبش مردم و به میدان آوردن طرفداران خود برای ژست گرفتن در برابر مردمی که در روزهای گذشته خیابانهای شهر را تصرف کرده بودند، نشان از درماندگی و بی برنامه بودن آنها دارد. رژیم روز بعد از 16 آذر با بهانه قرار دادن عکس پاره شده خمینی سعی کرد تا مردم را زیر نام خمینی بسیج کند و برای خنثا سازی حرکت جنبش مردم به نمایش قدرت بپردازد. همچنین بعد از مراسم تدفین با شکوه منتظری توسط مردم بار دیگر دست به حرکت واکنشی زد و بازنده شد و همچنین دیروز برای خنثا سازی مردمی که در روز عاشورا به میدان آمدند، ولی فقیه را زیر ضرب خود گرفتند و هدف ضرب و شتم و گلوله های گماشتگان ولی فقیه قرار گرفته بودند، از سراسر کشور نیرو جمع کرد تا به پاسخگویی بپردازد. امام جمعه مشهد سخنران تجمع کنندگان در تهران شد و همه وقاحت رژیم در دشنام گویی را به نمایش گذاشت. آنچه که تا کنون مشخص شده این است که اینگونه تهدیدات و نمایش قدرتها هیچگونه تاثیری در روحیه مردم آزادیخواه ندارد.
تنها یک نگاه ساده به همین چند کنش و واکنش جنبش و رژیم نشان می دهد که رژیم ولایت فقیه برای مدیریت بحران هیچ برنامه ای ندارد و چنان بالای آن به هم ریخته است که تنها در برابر عمل جنبش اقدام به پاسخگویی و عکس العمل می کند و هر بار نیز سرافکنده تر می شود. اینکه در این اتفاقات جنبش دست بالا و ابتکار عمل را به دست دارد و رژیم تنها به عکس العمل افتاده و نمی داند چه باید بکند و به همین دلیل میدان را واگذار کرده، جای هیچ شکی نیست.
اما از همه بدتر عربده و خط و نشان کشیدن گماشته های رهبر رژیم و سر کرده اوباش سرکوبگر آن است که خود را مضحکه خاص و عام کرده اند. پاسدار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی دیروز به خبرنگاران گفت: « دوره مدارا با اغتشاشگران به پایان رسیده است و پلیس از این به بعد با آشوبگران برخورد شدیدی خواهد داشت. »
آنچه بیش از همه بر همگان عیان شده است، شقاوت نیروی های تحت امر رادان و احمدی مقدم است که به جز تیر اندازی به سوی مردم و هدف گلوله قرار دادن آنها، جوانان را زیر چرخ ماشینهای خود له می کنند، با اسلحه های عجیب و غریب هدف تیرهای مختلف قرار می دهند، انواع گازهای اشک آور و فلفل را استفاده می کنند، جوانان را دستگیر کرده و بازداشتگاه هایی همچون کهریزک مورد شنیع ترین شکنجه ها و بدرفتاریها قرار می دهند. آیا از اینها بدتر نیز ممکن است که فرمانده نیروی انتظامی رژیم ولی فقیه مردم را به آنها تهدید می کند؟ این پرسشی است که پاسخ آنرا ددمنشان و بی شرمان پادو ولی فقیه باید بدهند که از آنها هیچ چیزی بعید نیست.

صدای پای آب» سهراب سپهری

…موزه‌ای دیدم دور از سبزه،
مسجدی دور از آب.
سر بالین فقیهی نومید، كوزه‌ای دیدم لبریز سئوال.
قاطری دیدم بارش «انشا»
اشتری دیدم بارش سبد خالی «پند و امثال»
عارفی دیدم بارش «تننا ها یا هو».
من قطاری دیدم ، روشنایی می‌برد.
من قطاری دیدم، فقه می‌برد و چه سنگین می‌رفت.
من قطاری دیدم، كه سیاست می‌برد (و چه خالی می‌رفت).
من قطاری دیدم، تخم نیلوفر و آواز قناری می‌برد.
و هواپیمایی، كه در آن اوج هزاران پایی

اوحدی مراغه ای شاعر قرن هشتم چه درندگانی هستند.

آه از این واعظان منبر کوب

شرمشان نیست خود زمنبروچوب

برسرمنبر ومقام رســــول

نتوان رفتن ازطـــــــــریق فضول

آنچه برعالمان وبال آیــــد

حب دنیــــــا وجمع مال آیــــــــــــد

واعظی؟ خود کن آنچه میگویی

نکنــــی؟ دردسرچـه می جویی ؟

چه دهی دین وباغ وزرچه کنی؟

دم ودستــــــار چارگز چه کنی؟*

شیخنا روز و شب چو خر به چرا

از دو مرسل زیادت است چرا؟

اعتماد تو بر چمـــــــــــــاق امیر

بیش بینم که بر خــــــدای کبیر

چیست اززرق وشیدوحیله ومکر؟

تا دونان برکنی زخالـــد وبکر

آن نمــــــــــــــاز دراز کــــردن تو

وز حرام احتــــــراز کردن تو

نه به دانش دل تو گردد نـــــــرم

نه سرت رازخلق وخالق شرم

سه اتفاقی که جهان را تکان داد

پنجشنبه، ۱۰ دي، ۱۳۸۸

پنج خبرنگار خارجی در گفت‌وگو با وب‌سايت راديوفردا نظر خود را در مورد سه واقعه مهم سال ۲۰۰۹ در ميان گذاشته‌اند. کوين اندرسن، از روزنامه گاردين، يگال شليفر، از کريستين ساينس مانيتور، نيکلا سابلوف، از هافينگتون پست، جولين پين، از فرانس ۲۴، و تام گراس، از نويسندگان وال استريت جورنال، همگی جنبش اعتراضی پس از انتخابات رياست جمهوری ايران را يکی از سه اتفاق مهمی ناميده‌اند که در سال جاری میلادی که به پایانش نزدیک شده‌ایم دنيا را تکان دادند.

کوين اندرسن از روزنامه گاردين:

به نظر من وقايع بسياری در سال اخير اتفاق افتاده‌اند که همگی به نوعی به‌هم‌پيوسته و از هم جدايی‌ناپذيرند. به باور من جهان تا دهه‌ها تحت تاثير اين وقايع خواهد بود:

۱- بدون شک رکود اقتصادی عظيم جهانی را می‌توان بزرگ‌ترين واقعه سال دانست؛ بدترين رکودی که در دهه‌های اخير اتفاق افتاده است. اگرچه بسياری از کشورهای بزرگ به نوعی در حال خروج از اين رکود هستند، نمی‌توان منکر شد که اين رکود همچنان بر سطح توليد [جهانی] تاثير خواهد گذاشت.

در چين و برخی ديگر از قدرت‌های اقتصادی منطقه‌ای نظير استراليا در طول دوره رکود جهانی شاهد رشد هم بوده‌ايم، اما بسياری از کشورهای اروپايی نظير يونان، اسپانيا، ايرلند و انگلیس در تمام مدت پاييز کماکان با رکود اقتصادی دست به گريبان بوده‌اند. ايالات متحده نيز، اگرچه به طور رسمی از پاييز شروع به خروج از رکود اقتصادی کرد، اما کماکان درصد بيکاری در اين کشور به‌شدت بالاست. اين رکود اقتصادی به نوعی نشان داد که فرايند فقرزدايی در کشورهای در حال توسعه به خوبی عمل نکرده است.

به نظر من از زمانی که تمام جهان خروج از رکود اقتصادی را آغاز کرد، تمامی توجه‌ها به سوی سودهای بانکداران جلب شد. من فکر می‌کنم اين جريان در سال ۲۰۱۰ خشم بيشتری را متوجه بانکدارها خواهد کرد و اين بدان دليل است که در حالی که بسياری هنوز از عدم ثبات اقتصادی رنج می‌برند، بانکدارها روز به روز سود مالی بيشتری به دست می‌آورند. امکان اين که سرعت رکود اقتصادی حتی در بسياری از کشورها مضاعف شود بسيار بالاست.

۲- ايران چه از لحاظ اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری و چه از لحاظ برنامه اتمی، کماکان در صدر اخبار قرار دارد.

۳- کنفرانس کپنهاگ و تغييرات جوی- تغيير موضع ايالات متحده در مورد تغييرات جوی از انکار به پذيرش اين واقعيت و تلاش برای همکاری، مسير گفت‌وگوهای جهانی را تغيير داد.

حتی اگر نتايج اخذ شده در کنفرانس کپنهاگ را در نظر نگيريم، تنها همين مسئله که آژانس محافظت محيطی ايالات متحده گاز دی اکسيد کربن را مضر شناخته است، مسير بسياری از وقايع را در ايالات متحده تغيير خواهد داد. پس از اين تغيير موضع، ايالات متحده ديگر به عنوان باعث و بانی تغييرات جوی مورد هجوم انتقادها قرار نخواهد گرفت. اگرچه نتايج کنفرانس کپنهاگ آن چنان قوی نيستند، همين نتايج باعث شد که اين بار خشم و نگرانی متوجه چين و تا حدی کانادا شود.

فعالان تغييرات جوی بسيار بر روی کنفرانس کپنهاگ سرمايه‌گذاری کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد که اين کنفرانس بيشتر از اين که ماحصل تلاش اين فعالان باشد، نقطه شروع يک جريان باشد.

يگال شليفر از کريستين ساينس مانيتور

۱- قطع جريان گاز صادراتی روسيه به اروپا از طريق اوکراين در ژانويه. امنيت انرژی، نياز به تنوع انرژی و همچنين مسير انتقال انرژی، به موضوعی بسيار مهم برای کشورها در سراسر جهان تبديل شده است. در حقيقت، قطع جريان انتقال گاز توسط روسيه از مسير اوکراين هشداری بر اهميت اين موضوع نه تنها برای اروپا، بلکه برای تمام کشورهای دنيا بوده است.

۲- مراسم تحليف رياست جمهوری آمريکا در ماه ژانويه انجام شد. اگرچه رئيس جمهور جديد آمريکا ممکن است انتظار طرفدارانش را برآورده نسازد، به دست گرفتن قدرت رياست جمهوری توسط باراک اباما با تغييرات مهمی در برخورد ايالات متحده به دنيا همراه بوده است.

۳- انتخاب مجدد محمود احمدی‌نژاد به رياست جمهوری ايران در ماه ژوئن: انتخاب مجدد و جنجال‌برانگيز محمود احمدی‌نژاد و ناآرامي‌های پس از انتخاب وی نشان از شکنندگی ساختار سياسی حاکم بر ايران و آمادگی حکومت در به کارگيری زور به منظور کنترل اوضاع کشور دارد. افزايش کشمکش‌های داخلی در ايران در کشورهای منطقه نتايج مهمی در سال‌های آتی به دنبال خواهد داشت.

نيکلا سابلوف از هافینگتون پست

۱- مراسم تحليف رئيس جمهور اوباما: چه بپذيريم و چه نه، گروهی معتقدند که باراک اوباما در سال اول رياست جمهوری خود هرچند آهسته، اما تغييراتی را در آمريکا و سراسر دنيا پديد آورده است.

از بحران اقتصادی جهان گرفته تا بازداشتگاه گوآنتانامو، از تغيير در قوانين خدمات درمانی گرفته تا دريافت جايزه صلح نوبل، بی‌شک باراک اوباما تاثيرات قابل توجهی داشته است. اما برای ديدن ميزان اين تاثيرات بايد منتظر ماند.

۲- انتخابات رياست جمهوری در ايران: رخدادهای پس از انتخابات رياست جمهوری اخير در ايران بحرانی‌ترين دوران برای حکومت ايران پس از انقلاب بهمن ۵۷ بوده است.

از آنجا که ميليون‌ها نفر از مردم ايران به خيابان‌ها آمدند و نسبت به تقلب در نتايج انتخابات دور دهم رياست جمهوری اعتراض کردند، جهان نه تنها شاهد شجاعت مخالفان دولت بود، بلکه درجه سانسور اخبار، سرکوب و بالاخره خشونت حکومتی را ديد که قصد در کنترل اوضاع کشور را دارد.

با توجه به فوران اعتراضات مردم به دنبال مرگ آيت‌الله منتظری ناآرامی‌ها در ايران همچنان ادامه دارد.

۳- افزايش نيروهای نظامی در افغانستان: تصميم دولت اوباما در فرستادن ۳۰ هزار نيروی نظامی ديگر به افغانستان نشان می‌دهد که اين کشور قصد ندارد اجازه دهد افغانستان به عراقی ديگر تبديل شود.

در آمريکا بحث بر سر اين مسئله به طور فزاينده رو به افزايش بوده و مخالفت افکار عمومی مردم آمريکا را به دنبال داشته است که می‌تواند برای موقعيت رئيس جمهور خطرناک باشد.

جوليان پين از فرانس ۲۴

۱- موج اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری در ايران: اين جنبش اعتراضی می‌تواند به تغيير رژيم در ايران بيانجامد و تغيير بنيادی در منطقه و جهان ايجاد کند. به عنوان روزنامه‌نگار، جنبش سبز برای من مورد بسيار جذابی برای گزارش کردن بوده است.

۲-انتخاب باراک اوباما: اگر چه اين انتخاب احتمالا تغيير اساسی در سياست خارجی آمريکا به وجود نمی‌آورد، اتفاق سمبليک مهمی بود. به عنوان خبرنگاری که مسائل آفريقا را دنبال می‌کند انتخاب اوباما پيام اميدی به آن قاره فرستاد.

۳- بحران اقتصادی: مردم به سيستم بانکی و ارتباط تنگاتنگ اقتصادهای کشورها با يکديگر پی بردند. شايد در مدت کوتاه تاثير مهمی بر سيستم مالی جهان نگذارد، ولی در بلندمدت عواقبی برای سيستم اقتصادی جهان دارد که احتمالا هم اکنون ما آن را به خوبی درک نمی‌کنيم.

تام گراس، تحليل‌گر روابط بين‌الملل و نويسنده وال استريت جورنال و نشنال ريويو:

۱- ناآرامی‌های ايران: به نظر می‌رسد اعتراضات فراگيری که پس از انتخابات توام با تقلب ايران شروع شد و کماکان نيز با همان شدت ادامه دارد، می‌تواند آغازگر جنبشی عظيم و قدرتمند باشد و به سرنگونی کل نظام جمهوری اسلامی بيانجامد.

اگر ايرانيان قادر باشند چنين تغييراتی را به وجود آورند و دولتی را سر کار بياورند که به حقوق بشر احترام بگذارد، برنامه‌های اتمی را به تعويق بياندازد و به گسترش روابط دوستانه‌اش با غرب، جهان عرب و حتی اسرائيل تمايل نشان دهد، تاثير اين تغيير از مرزهای خاورميانه هم خواهد گذشت.

۲- مراسم تحليف رياست جمهوری باراک اوباما: البته نه به دلايلی که معمولا عنوان می‌شوند (برای مثال، اين که اوباما اولين رئيس جمهور سياه‌پوست آمريکا است)، بلکه بدين خاطر که در تاريخ رياست جمهوری آمريکا، وی يکی از بی‌تجربه‌ترين روسای جمهور است، کما اين که بازتاب اين بی‌تجربگی را در سياست‌های خارجی وی مشاهده می‌کنيم.

سياست‌گذاری‌های نادرست او در مورد روسيه، اروپای شرقی، چين، چهان عرب، اسرائيل و ژاپن تنها چند نمونه است. من به آمريکايی قدرتمند که حامی دموکراسی است و بهايی به ديکتاتوری نمی‌دهد ايمان دارم، بنابراين بهتر است به تغيير روش اوباما در سال ۲۰۱۰ اميدوار باشيم.

۳- افزايش بی‌ثباتی در پاکستان. اگرچه همچنان ارتش پاکستان و نخبگان سکولار غيرروحانی شرايط را تحت کنترل دارند، با اين وجود افزايش شورش‌ها و حملات تروريستی تندروهای اسلامی حامی القاعده که سعی دارند پاکستان و زرادخانه عظيم هسته‌ای آن را تحت تسلط خود درآورند، موجبات نگرانی‌های جهانی را فراهم آورده است.

آرش البرزی
رادیو فردا

بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بازداشت شد

پنجشنبه، ۱۰ دي، ۱۳۸۸

بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت شب گذشته بازداشت شد.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر در واپسین ساعات شب گذشته نیروهای وزارت اطلاعات با مراجعه به منزل مسئول روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت وی را بازداشت کردند.

ماموران علاوه بر بازداشت بهاره هدایت برخی از وسایل شخصی وی از جمله کامیپوتر خانه را نیز ضبط کردند.

مهدی عربشاهی دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت نیز روز یک‌شنبه گذشته در روز عاشورا بازداشت شده است.

میلاد اسدی دیگر عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز در روز ۹ آذر بازداشت شده و همچنان در زندان اوین در حبس به سر می برد.

از روز عاشورا تاکنون، ۲ عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، ۸ دانشجوی دانشگاه امیرکبیر، نزدیک به ۲۰ دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، ۳ دانشجوی دانشگاه علوم و فنون مازندران، ۱۱ دانشجوی دانشگاه رازی کرمانشاه، حداقل ۴ دانشجوی دانشگاه تهران، حداقل ۲ دانشجوی دانشگاه شریف و تعداد نامشخص (بیش از ۳۰) دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد بازداشت شده اند.

حمله وحشیانه نیروهای انصار حزب الله دانشگاه آزاد مشهد را به خاک و خون کشید

چهارشنبه، ۹ دي، ۱۳۸۸

امروز چهارشنبه در دانشگاه آزاد مشهد افراد گروه انصار و بسیج وارد دانشگاه شده و با سر دادن شعارهایی در حمایت از آیت الله خامنه ای و با در دست داشتن چاقو و قمه، دانشگاه آزاد مشهد را به خاک و خون کشیدند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر در پی برگزاری مراسم عزاداری سوم شهدای عاشورا توسط دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد، در حوالی ساعت 1 بعدظهر چندین اتوبوس حامل نیروهای انصار و بسیج وارد محوطه دانشگاه شده و بیش از 500 تن را پیاده کردند. این افراد مسلح به چاقو و قمه به سمت دانشجویان حمله کردند که در پی آن بیش از ۸ دانشجو به بیمارستان منتقل شدند.

بنابرگزارش ها یکی از اساتید دانشگاه آزاد مشهد نیز با ضربه چاقو نیروهای حامی ولایت مجروح شده و یکی از دانشجویان دختر نیز به دلیل ضربه چوب به شدت از ناحیه سر آسیب دیده است.

این افراد غیردانشجو بدون هیچ گونه ممانعتی و به شکلی سازماندهی شده وارد دانشگاه شده و دانشجویان را که در مقابل دانشکده معماری تجمع کرده بودند به صورت وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار دادند.

دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد امروز به مناسبت سوم شهدای روز عاشورا تجمع سکوت برگزار کرده و سرکوب مردم را محکوم کردند.

گرچه دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد برنامه گرامیداشت شهدای روز عاشورا را «تجمع سکوت» اعلام کرده بوده و هیچ گونه شعاری سرندادند اما با حمله نیروهای انصار و بسیج با چوب، قمه و اسپری فلفل مواجه شدند.

به گفته شاهدان عینی همزمان نیروی انتظامی خیابان های منتهی به دانشگاه را مسدود و با گاز اشک آور مردم و دانشجویان را پراکنده کردند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر نیروهای انصار دانشجویان را به بیرون دانشگاه منتقل کرده و نیروهای امنیتی آنان را بازداشت می کردند.

از تعداد دقیق بازداشت شده گان اطلاع در دست نیست ولی بنابر گزارش ها بیش از 70 نفر از دانشجویان و مردم بازداشت و به کلانتری قاسم آباد منتقل شدند.

بازداشت و «بی خبری» از وضعیت یکی از مادران صلح در تهران

بیانیه مادران صلح درباره بازداشت دو نفر از اعضایش
چهار شنبه ۹ دی ۱۳۸۸ – ۳۰ دسامبر ۲۰۰۹

mahin-fahimi-omid-montazeri.jpg
مهین فهیمی و امید منتظری، همسر و فرزند حميد منتظری که در جريان کشتار زندانيان سياسی در سال ۶۷ اعدام شد.
رادیو فردا:‌گزارش ها از تهران حاکی از بازداشت مهين فهميی، از مادران صلح، و فرزند او به نام اميد منتظری است. خانم فهيمی و آقای منتظری، همسر و فرزند حميد منتظری هستند که در جريان کشتار زندانيان سياسی در سال ۶۷ اعدام شد.
شکوفه منتظری، فرزند مهين فهيمی، در آلمان، درباره بازداشت مادر و برادر خود به « راديو فردا» می گويد: «در ساعات پايانی يکشنبه شب، نيروهای امنيتی به خانه ما ريختند. چند نفر از بستگان ما هم در منزل بودند. مامورها، مامان را همراه را با چهار نفر ديگر با خود بردند. اميد، برادرم خانه نبود و نزديک دوشنبه صبح که خانه آمده بود، مامورها با او تماس گرفته و از او خواسته بودند که برود و خودش را معرفی کند.
اميد هم قرص های خود و مامان را بر می دارد و خودش را معرفی می کند. از آن پس، ما هيچ خبری از اميد و مامان نداريم.»

رادیو فردا: آيا از دليل بازداشت مادر و برادرتان اطلاع داريد؟
شکوفه منتظری: آنها چيز خاصی نگفته و اتهام مشخصی نزده اند. يا حداقل هنوز مامان و اميد اتهام مشخصی ندارند و به خاطر همين من هم نمی توانم چيز مشخصی بگويم.

آيا آنها در گذشته احضار شده يا تهديد تلفنی شده بودند؟
به هرصورت، شايد به خاطر گذشته مادرم و اعدام پدرم در تابستان ۶۷ همين اتفاق بارها افتاده بود. احضاريه يا چيزهای مانند آن، ولی اين طور که به خانه بريزند و کامپيوترها و کيس های کامپيوترها را ببرند، تاکنون به اين شکل پيش نيامده بود. يک بار هم احضار تلفنی بود که مامان آنجا رفت و برگشت.

آيا نزديکان و اطرافيان، يا وکيل مادر و برادرتان، اقدامی برای اطلاع از وضعيت آنها انجام داده اند؟
آنجا (در ايران) همه در هر صورت در تکاپو هستند که بتوانند خبری بگيرند و مطمئن شوند کجا هستند. ولی تاکنون اين تلاش ها موفقيت آميز نبوده است.
من هم که متاسفانه آلمان هستم و نمی توانم کار خاصی انجام دهم، ولی بقيه دوستان و بستگانی که آنجا هستند، همه پيگيرانه به دنبال اطلاع يافتن از وضعيت مامان و برادرم هستند.

آيا اين احتمال را می دهيد که مادر به دليل فعاليت در گروه مادران صلح بازداشت شده باشد؟
گروه مادران صلح، گروهی است که همان طور که از اسمش بر می آيد، فعاليت مسالمت آميز دارد. من واقعا نمی دانم و نمی خواهم به خودم اجازه بدهم که الان در اين موقعيت قضاوتی در اين مورد بکنم. من فقط يک موضوع را می دانم و آن اينکه مامان و اميد مثل هفتاد ميليون ايرانی دلشان برای سرنوشت خود و آدم های ديگر می تپد.
اگر اين جرم است و اگر به خاطر اين، آنها را گرفته اند، فکر می کنم بايد دور تمام ايران را حصار بکشند و يک زندان بزرگ درست کنند.
***************

بیانیه مادران صلح درباره بازداشت دو نفر از اعضایش
در پی بازداشت‌های گسترده فعالان مدنی و سیاسی، چند تن از مادران صلح نیز در روزهای اخیر در خانه‌هایشان بازداشت و روانه زندان شده‌اند.
زهره تنکابنی و مهین فهیمی از اعضای فوروم مادران صلح ایران اند که در سال‌های جوانی همسرانشان را از دست داده و با کار و تلاش شبانه‌روزی سرافرازانه از عهده مشکلات معیشتی و زندگی بر آمده و فرزندان و شاگردان برومند و توانمندی به جامعه ایران تحویل داده‌اند.
آنها نیز چون دیگر مادران ایران جوانی و سلامتی خویش را در راه اعتلای میهن هزینه کرده‌اند.
زهره تنکابنی ۶۲ ساله و دبیر سابق آموزش و پرورش در وضعیتی دستگیر شده که از ناراحتی شدید قلبی و بیماری قند رنج می‌برد و افزون بر آن در سوگ خواهر و خواهرزاده‌های جوانش نیز عزادار است. مهین فهیمی ۵۸ ساله کارشناس تاریخ و پژوهشگر را با پسر جوانش دستگیر کرده‌اند و بدیهی است که رنج مهین در زندان مضاعف باشد.
لازم به ذکر است که بازداشت این مادران در پی احضارهای تلفنی و بازجویی‌ها و تهدیدات مکرر صورت گرفته است.
مادران صلح و به ویژه مادران دستگیر شده عموماً زنانی صلح‌دوست اند که خود را در قبال اصل عدم خشونت متعهد و مسئول می‌دانند و بر مشی و روش مسالمت و مدارا برای حل مشکلات جامعه پای می‌فشارند.
این مادران برای برقراری تعادل در فضای خشونت‌زده ایران تلاش می‌کنند. زیرا باور دارند جامعه تنها در فضای امن و تاریخ از زد و خورد به عقلانیت و مدنیت که ابزار ضروری برای ساخت جامعه است دست می‌یابد.
مهم از این روست که مادران علی‌رغم ضرباتی که بر تن رنجورشان وارد می‌شود، خود را چون سپر بین خشونت‌گران و مردم خشونت‌دیده حایل می‌سازند تا از رفتارهای واکنشی و غریزی مردم به ویژه جوانان در قبال خشونت‌های وارده حتی‌الامکان بکاهند.
مادران صلح ایران ضمن اعلام نگرانی از افزایش سرکوب‌ها و گسترش فضای خشونت در جامعه خواهان آزادی فوری کلیه بازداشت‌شدگان، به ویژه مادران در بند و حبس می‌باشیم.

مادران صلح ایران
۸ دی ۱۳۸۸

ستقبال رسانه‌های جریان فتنه از اظهارات دور از انتظار عسکراولادی

ا
خبرنامه امیر کبیر
– پنجشنبه، ۱۰ دي، ۱۳۸۸ عسگر اولادی: همان ها که به جماران حمله کردند همان ها خواهرزاده آقای موسوی را کشتند دبیر‌كل جبهه پیروان خط امام و رهبری در مورد درخواست محاكمه و دستگیری سران اعتراضات تاكید كرد: معتقدم آنها باید زودتر آنها به زیر خیمه بیایند و تاخیر نیاندازند، زیرا همه گونه امكانات برای این امر فراهم شده است.
 حبیب الله عسگر اولادی در حاشیه مجمع عمومی انجمن اسلامی پزشكان ایران در پاسخ به سوال ایلنا مبنی بر اینكه علت برخی شعارهای سر داده شده در راهپیمایی دیروز علیه مسوولان كشور و شخصیت‌های سیاسی چیست،گفت: علت را باید از همان‌ها بپرسید، اما این شعارها انحرافی است و اگر هم كسانی با دلسوزی آنها را بیان می‌كنند ،ما الان به وحدت نیاز داریم به همان گونه كه دیروز همه سلیقه‌ها در راهپیمایی حضور داشتند، شعار امروز باید بر علیه اغتشاشگران باشد و حتی در مورد آزردگان انتخابات هم نباید خشونت نشان دهیم.
 وی در پاسخ به سوال دیگری در خصوص درخواست محاكمه و دستگیری سران اعتراضات تصریح كرد: معتقدم باید زودتر آنها به زیر خیمه بیایند و تاخیر نیاندازند، زیرا همه گونه امكانات برای این امر فراهم شده است و من قاضی نیستم كه راجع به محاكمه صحبت كنم وقوه قضاییه باید اعلام موضع كند.
 دبیر‌كل جبهه پیروان خط امام رهبری همچنین درپاسخ به این سوال كه نظرتان درباره حمله به حسینیه جماران در شب عاشورا چیست؟ گفت:اصلا چرا راجع 7 و 8 نفر كشته عاشورا چیزی نمی‌گویید، همان كسانی كه خواهرزاده آقای موسوی را ترور كردند همان‌ها هم به جماران رفتند و آنجا را به هم ریختند كه این رفتارها مربوط به نظام نیست، بلكه مربوط به ضد نظام است كه می‌خواهند آشوب برپا كنند. منبع- ایلنا

*******************************************************************************************
دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری صبح امروز (پنج‌شنبه) در حاشیه هفدهمين مجمع عمومي انجمن اسلامي [Photo]پزشكان ايران به جمع خبرنگاران آمد و اظهاراتی بیان کرد که علاوه بر مورد استقبال قرار گرفتن از سوی رسانه‌های جریان فتنه، با برخی مواضع قبلی وی نیز همخوانی ندارد. به گزارش رجانیوز، حبیب‌الله عسکراولادی نسبت به آنچه که شعارهای انحرافی در تجمع خواند، اعتراض کرد و گفت: در این راهپیمایی، شعارهایی علیه شخصیت‌ها و چهره‌های سیاسی سر داده شد كه من این شعارها را، شعارهای انحرافی می‌دانم و شاید هم عده‌ای از سر دلسوزی این شعارها را سر بدهند، اما من به آنان می‌گویم كه ما امروز به وحدت نیاز داریم و الآن وقت این شعارها نیست. عسکراولادی بدون آن که توضیح دهد وحدت با امثال خاتمی، موسوی، کروبی و فائزه هاشمی چه معنایی دارد، افزود: حتی به نظر من علیه آزردگان انتخابات نیز نباید شعار سر بدهیم بلكه باید تلاش كنیم آنان را به زیر خیمه امت بیاوریم. وی همچنین در اظهارنظر عجیب دیگری گفت: همان هایی كه به جماران حمله كردند، خواهرزاده موسوی را كشتند و اینها همگی ضد نظام هستند. این در حالی است که وزیر اطلاعات تأکید کرده بود تردیدی در دست داشتن گروهک منافقین در ترور خواهرزاده موسوی وجود ندارد. عسکراولادی همچنین در اظهاراتی خلاف اظهارات قبلی‌اش که موجب موضع گیری کروبی شده بود، گفت: هم اكنون این امكان فراهم شده كه این افراد به زیر خیمه نظام بیایند. توهین به شخصیت‌های نظام در قالب شعارها اگرچه اقدامی نادرست است و مورد اعتراض رهبر انقلاب نیز واقع شد اما روز گذشته در تجمع میلیونی تهران تمرکز شعارها و اعتراض‌ها به سمت سران جریان فتنه بود که طی ماه‌های اخیر هر روز به‌دنبال بحران‌سازی برای کشور هستند و انتظار می‌رفت دبیرکل جبهه پیروان که از مبارزان با سابقه قبل از انقلاب است و پس از انقلاب نیز مواضع شایسته‌ای در جهت خط انقلاب و رهبری داشته است، حاشیه‌های نادر یک راهپیمایی کم‌نظیر طی 30 سال اخیر را به اصل تبدیل نکند تا شایبه یکی به نعل و یکی به میخ زدن آن‌هم در شرایطی که مرز حق و باطل کاملا روشن شده، ایجاد نشود.

هم میهنان -انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران

هم میهنان

به مناسبت بزرگداشت یازدهمین سالگرد آخرین قتل از سلسله قتل های زنجیره ای سیاسی در ایران ونیز شصت یکمین سالگرد انتشار اعلامیهء جهانی حقوق بشر و، مراسمی به زبان فرانسه در شامگاه شنبهء گذشته 12 دسامبر به دعوت انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران در شهر پاریس برگزار گردید. (؟) به سخنرانی پرداختند.
خانم ژاکلین از بخش شهرستان نانسی  » آکولوژی اروپا  » (جبههء ائتلاف انتخاباتی سبزهای فرانسه )، خانم ژ. پرنشو از « عفو بین الملل »، که در جلسه حاضر نبودند با ارسال پیام از اهداف جلسه حمایت کردند . در همان حال خانم ورونیک ورد از « لیگ حقوق بشر »نیز در جلسه حضور داشت. یه دنبال گزارش انجمن ، ابتدا خدیجه بورکاراز مسئولان حزب سبزهای پاریس بخاطر عدم امکان حضور در این نشست پیام تشکل خود را به صورت تلفنی به اطلاع رساند، سپس سخنرانان به ترتیب الفباءبه روی صحنه رفتند.
خانم دانیل اتال از مسئولین «ان.پ.آ» حزب نوین ضد سرمایه داری فرانسه صحبت کرد وبویژه از مبارزات زنان در ایران تجلیل کرد و بعد آقای پاتریک مرگته مسئول ایران در دپارتمان بینالمللی حزب کمونیست فرانسه مواضع حزب خود در دفاع از جنبش مدم ایران برای دمکراسی و عدالت اجتماعی بیان کرد. سپس نوبت خانم هلن فرانکو از مسئولان «حزب چپ» فرانسه بود که از اهمیت مبارزه برای دمکراسی ودفاع از لائیسیته سخن راند. بدنبال او آقای ژوئل دیدیه انگو از حزب سوسیالیت و کاندیدای این حزب در انتخابات آینده منطقه ای فرانسه به روی صحنه رفت و حمایت خود را در دفاع از مبارزات مردم ایران اعلام کرده و سرکوب آن را محکوم کرد.
بعد نوبت سخنرانی آقای محسن یلفانی نویسنده آزادیخواه و زندانی رژیم سلطنتی بود که برای مردم به سخنرانی پرداخت وبا یادآوری زحمات نویسندگان ربوده و کشته شده به تشریح دیدگاه خود در باره مسائل پیشروی جنبش مردم ایران پرداخت
بباید خاطر نشان شد که این اولین بار بود که درپاریس نمایندگان تشکل های مدافع حقوق بشر، طرفداران محیط زیست و احزاب چپ سنتی و رادیکال فرانسوی در کنار یکدیگر و همصدا ، رژیم جمهوری اسلامی ایران را، بخاطر نقض آشکار و مداوم حقوق بشر و بویژه جنایاتی که در سراسر ایران مرتکب می گردد، قاطعانه محکوم کرده و حمایت خود را از مبارزات مردمسراسر ایران برای آزادی، دموکراسی و جدائی دین از ساختار دولت (لائیسیته) اعلام میکردند و این نتیجه تأثیر جنبش دلاورانه مردم ایران در مقابله با رژیم قرون وسطائی جمهوری اسلامی است ..
در بخش اول این مراسم ،برنامه فوق العاده جالب اسلایدهای عکاس هنرمند برجسته و کوششگر بین المللی رضا دقتی در مورد جنگ و خشونت که برای اولین بار عرضه میشد ،رنگ و جلوهء ویژه ای به مراسم داد که با استقبال مدعوین فرانسوی و ایرانی روبرو شد.. در پایان این مراسم شاعر و هنرمند آزادیخواه کاظم شهریاری و همراهانش مصطفی عمیدفرد و برزان یاسین با اجرای قطعاتی به سبک «کنسرت-شعر»بزبان فرانسه و فارسی به معرفی موسیقی و شعر مرد می ایران پرداختند که موجب استقبال حاضرین قرار گرفت.
. از جمله پیام هائی که در حمایت از این اقدام بدست انجمن ما رسید و برگزار کننده گان را در ادامهء راه خود دلگرم و ثابت قدم تر از گذشته نمود پیام شخصیت ملی، آزادیخواه، مستقل ومقاوم کردستان ماموستا عزالدین حسینی است که در زیر به اطلاع همهء هم میهنان می رسد:

پیام‌به‌انجمن دفاع‌اززندانیان‌سیاسی وعقیدتی‌ایران:
با سلام وآرزوی موفقیت برای گردهم آئی به‌‌مناسبت‌سال‌یاد‌قتلهای‌زنجیره‌ای که‌ فجیع‌ترین ورذیلانه‌ترین شیوه‌کشتارشخصیت‌های‌روشنفکروآزادی‌خواه‌ومبارزان‌راه‌آزادی‌ودفاع‌ازحق‌وعدالت است ،واینچنین توسط رهبران جمهوری‌اسلامی اجراشد.
سی‌سال است که‌ جمهوری‌اسلامی‌ایران، فرزندان این سرزمین رابه‌‌دلایل گوناگون،زندانی،شکنجه واعدام می‌کند. اعدام‌های‌متداوم‌آزادی‌خواهان،درزندان‌های‌جمهوری‌اسلامی‌وکشتارهای‌زیرشکنجه‌‌،دنباله‌‌همان قتل‌هااست همین چندروزپیش بودکه‌ احسان‌فتاحیان را‌علی‌رغم اعتراض‌های گروه‌زیادی از انجمن‌های‌بشردوست،شخصیت‌های‌سیاسی ومدنی ازاقصانقاط‌‌ جهان، اعدام کرد وهم‌اکنون گروهی‌اززندانیان‌کرد،دراطاق‌های انتظارمرگ بسرمی‌برند،به‌عنوان یک روحانی،می‌توانم این اعدام‌ها،قتل‌های‌زنجیره‌ای‌وزندانی‌کردن‌های جمهوری‌اسلامی‌راخلاف‌اسلام‌بدانم. زیراکه‌درقرآن‌به‌صراحت آیه‌ »لا‌اکراه‌فی‌الدین »مانع‌زندانی وشکنجه‌ بخاطرعقیده‌است.
امیدوارم انجمن‌های‌انسان‌دوست ومدافع‌حقوق‌بشردرآگاه‌کردن مردم ودرشناساندن ورسوانمودن‌هرچه‌ بیشتر جمهوری‌اسلامی‌ایران موفق باشند. 12دسامبر2009 عزالدین حسینی

انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران
پاریس، بیست و یکم آذرماه هشتاد و هشت

برای ارتباط با روابط عمومی انجمن:
adpoi@hotmail.fr

جنایتی دیگر برملا شد (تصادف با اتومبیل)، کشته شدن یک زن در تظاهرات (سی ان ان)