پیمان آخال (آخال-تکه) معاهدهای میان امپراتوری روسیه و ایران است که در ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱ برابر با ۳۰ شهریور ۱۲۶۰ برای تعیین مرزهای دو کشور در مناطقترکمننشین شرق دریای خزر بسته شد.
انعقاد این پیمان در شرایطی صورت گرفت که نیروهای روس که تا سال ۱۸۶۳ پیرامون آرال، سمرقند و تاشکند را تصرف کرده بودند، در سال ۱۸۶۸ خاننشین بخارارا شکست قطعی داده و حاکمیت خود را بر بخارا و سمرقند نیز تثبیت کردند و در سالهای ۱۸۷۳ تا ۱۸۸۱ به فرماندهی میخائیل اسکوبلف، ایوان لازارف و کنستانتین کافمن، افزون بر اشغال خوارزم که در کنترل خاننشین خیوه قرار داشت، ایلات ترکمن را نیز شکست داده بودند و سرزمین ترکمنهای تَکه را با نام «سرزمین فرای خزر» با خاک خود یکی کردند. روسها پس از شکست ۱۸۶۰ ایران و نیز با گسترش حضور بریتانیا در مصر، به چنین کامیابیهایی دست یافتند.
ناصرالدینشاه برای بستن این قرارداد وزیر خارجهاش مؤتمنالملک را به دیدار ایوان زینوویف فرستاد تا پیمانی را در تهران امضا کنند. با این پیمان، ناصرالدینشاه که هیچگاه نتوانسته بود ترکمنها را شکست دهد، حکومت روسیه را بر این سرزمینها به رسمیت شناخت و ایران و روسیه برای نخستینبار در ناحیهٔ شرق دریای خزر با یکدیگر همسایه شدند.
پیمان آخال تأثیر دوگانهای بر ایران داشت. از یکسو ایران تا حدی از یورشهای ترکمنها رهایی مییافت؛ اما این امر به بهای گران از دست رفتن سرزمینهایی به دست آمد که ناصرالدین شاه ادعای پادشاهی بر آنها را داشت.[۱] همچنین خط مرزی کاملاً به سود روسها طراحی شده بود. به گفتهٔ لرد کرزن «روسها در ضمن بستن قرارداد مرزی نخست کوههای بلند مرتفع سرحدی را در مرز خودشان انداختند، سپس سرچشمهٔ رودخانهها را نیز جزء خاک روسیه ثبت کردند که هروقت اراده نمایند آب را از دههای ایران قطع کنند و در نتیجه محصول خراسان را تباه سازند.» گذشته از این، دولت ایران تعهد کرده بود که اجازه ندهد در راستای رودهایی که وارد خاک روسیه میشود، روستای نو ساخته شود یا زمینهای کشاورزی آن مناطق گسترش یابد یا برای زمینهای در حال کشت بیش از اندازه آب مصرف شود.[۲]
پیمان آخال همچنین به زیان ترکمنها بود و با مصالح سنتی قوم ترکمن همخوانی نداشت. میان آنان مرز کشیده شده و در دو کشور قرار گرفته و یگانگی آنان به هم خورد. یموتهای ایران که بر اساس موافقتنامه دو دولت هرسال برای چراندن گلههای خود به آن سوی مرز کوچ میکردند، باید به هر دو دولت مالیات میدادند و این موضوع مقامات روسی و ایرانی را در جمعآوری مالیات دچار مشکل کرده بود