روایت شیوه کلاهبرداری بابک زنجانی از تأمین اجتماعی در زمان مرتضوی
روایت شیوه کلاهبرداری بابک زنجانی از تأمین اجتماعی در زمان مرتضوی
فرزاد ملکی نماینده حقوق تأمین اجتماعی میگوید:به نظر میرسد هدف خرید شرکتهای تأمین اجتماعی نبوده بلکه زنجانی میخواسته این چک ها را بگیرد و به عنوان بدهی به شرکت نفت پرداخت کند.فلاح و زنجانی با عملیات متقلبانه از تأمین اجتماعی کلاهبرداری کردهاند.
شکاری وکیل دیگر شرکت ملی نفت ایران در ادامه هشتمین جلسه محاکمه متهمان ردیف دوم و سوم پرونده نفتی در شعبه 28 دادگاه انقلاب اظهار کرد: اینکه متهمان می گویند قصد کلاهبرداری و اختلاس نداشتند، صحت ندارد. باید از آنها پرسید اگر چنین قصدی نداشتید چرا پول ها را باز نمی گردانید. به قول نماینده دادستان، شما شبکه بودید و هر کدام از شما، بخشی از اعمال مجرمانه را انجام داده اند.
در ادامه جواد احمدی پور وکیل مدافع بانک مسکن در جایگاه قرار گرفت و گفت: زنجانی به بانک مسکن می گوید، چهار حساب یورو، دلار، ین و یوان برای شما افتتاح کرده ام. به همین خاطر بانک مسکن از طریق بانک سرمایه در ترکیه، پول های مورد نیاز را واریز می کند.
این وکیل دادگستری گفت: در جلسه رسیدگی قبلی در شعبه 15 مجددا گفته شد که بانک مسکن راساً پولی را در اختیار شخص هروی قرار نداده است. لذا ما از مسئولان بانک «اف.آی.آی.بی» و شخص زنجانی شکایت کردیم.
احمدی پور گفت: در زمان صدور حکم در دادگاه قبلی ملاحظه شد که صرفنظر از مجازات افراد، دادگاه درباره رد مال بانک مسکن و سازمان تأمین اجتماعی سکوت کرده بود. پس از پیگیری به ما اعلام شد که این موضوع از قلم افتاده است. در اصلاحیه، پرداخت رد مال و بدهی به بانک مسکن مورد توجه قرار گرفت.
وی افزود: با توجه به اینکه جرم کلاهبرداری یک جرم عمدی است و اکنون مشخص شده که فلاح هروی از مدیران بانک «اف.آی.آی.بی» بوده، لذا از دادگاه درخواست داریم متضمناً نسبت به رد مال بانک مسکن اتخاذ تصمیم شود.
پس از اظهارات وکیل شرکت نفت، فرزاد ملکی نماینده حقوقی سازمان تأمین اجتماعی در دفاع از شکایت این سازمان از متهمان پرونده گفت: با توجه به اینکه اقدامات مجرمانه به صورت شبکهای انجام شده است، لذا هر کدام از این افراد نقش مشخص در ارتکاب جرم سازمان یافته دارند.
وی ادامه داد: بابک زنجانی بر اساس تفاهمنامهای قرار میشد چندین شرکت را از سازمان تأمین اجتماعی خریداری کند. همچنین در این تفاهم نامه مقرر میشود هولدینگ سورینت قشم مبلغ 4 میلیارد ین ژاپن را در ازای خرید این شرکت به حساب تامین اجتماعی نزد بانک رفاه بپردازد و در عوض سازمان تأمین اجتماعی متعهد میشود یک فقره چک به عنوان ضمانت در اختیار شرکت سورینت قرار دهد.
نماینده تامین اجتماعی افزود: در تاریخ 11 دی سال 91، فلاح هروی به عنوان رئیس هیئت مدیره شرکت هولدینگ سورینت شخصا به سازمان تأمین اجتماعی مراجعه کرده و با ارائه دستنویس و بدون شماره، از مرتضوی رئیس وقت سازمان تأمین اجتماعی، می خواهد بجای یک فقره چک، 5 فقره چک به عنوان ضمانت ارائه شود.
وی توضیح داد: پس از انجام این کار، آقای هروی به رئیس سازمان تأمین اجتماعی نامه نوشته و می گوید، چهار فقره چک صادر شده را به نام شرکت نفت تغییر دهند. به نظر می رسد، هدف خرید شرکت های سازمان تأمین اجتماعی نبوده بلکه زنجانی میخواسته این چک ها را بگیرد و به عنوان بدهی به شرکت نفت پرداخت کند.
ملکی اظهار کرد: آقای فلاح هروی با مشارکت بابک زنجانی با عملیات متقلبانه از سازمان تامین اجتماعی کلاهبرداری کرده است.
پس از قرائت شکواییه تأمین اجتماعی، قاضی مقیسه از متهم خواست در جایگاه قرار گیرد و خطاب به فلاح هروی با بیان عناوین اتهامی وی گفت: از شما خواسته میشود در خصوص کلاهبرداری از سازمان تأمین اجتماعی، بانک مسکن و دیگر عناوین اتهامی به صورت موردی از خود دفاع کنید.
متهم ردیف سوم پرونده در دفاع از خود گفت: من غیر از منشورهای ارائه شده در دستگاه قضایی و رعایت آنها، تقاضای دیگر از شما ندارم. تقاضا دارم اصل بیطرفی رعایت شود و هرگونه ادعایی که مطرح میشود، مستند باشد.
فلاح هروی خطاب به قاضی مقیسه افزود: سابقه کاری من مشخص است. متاسفانه کیفرخواست صادره پر از تناقض است. در هفت جلسه قبلی، مجموعا 84 بار نام مرا به زبان بردهاید. شما گفتید که هروی پس از 30 سال خدمت به نظام، راه انحراف را پیش گرفته است. خدا گواه و شواهد است که گوشت و پوست من مال نظام است و وفاداری به نظام از هر چیزی برایم مهمتر است لذا این مطلب، جفا در حق من محسوب می شود.
متهم ردیف سوم گفت: شما در جلسات قبلی عنوان کردید که زنجانی را به وزرا معرفی کردهایم. لطفا بفرمایید چه کسی را در کجا و چه تاریخی معرفی کرده ام. تنها مستند شما برای این حرف، گزارش پلیس است که کاملا دروغ بوده و در متن کیفرخواست وجود ندارد. اگر کسی ادعایی غیر از این دارد مطرح کند.
فلاح هروی ادامه داد: گفته شده من به شرکت H.K رفته و قرارداد بستهام که دروغ است. چرا برخی افراد به عاقبت این شهادتهای دروغ توجه نمیکنند. اگر سند و مدرکی وجود دارد ارائه دهند. متاسفانه بزرگنمایی به یک عادت تبدیل شده است.
وی گفت: یکی از بزرگنماییها این بود که شما گفتید من معاون وزیر بودم که این حرف نادرست است.من یک کارمند ساده بودم و می توانید استعلام کنید. در جلسات گذشته مرتب گفتید که فلاح با ظاهرالصلاح بودن، باعث معرفی زنجانی شده مسئولان شده است. لطفا با سند بگویید چه کسی را به در کجا و چه تاریخی معرفی کرده ام؟
۱۲ تریلیون تومان در پرونده نفتی غارت شده است
۱۲ تریلیون تومان در پرونده نفتی غارت شده است
وکیل مدافع شرکت نفتی H.K وابسته به شرکت ملی نفت ایران می گوید در پرونده نفتی، ۱۲ تریلیون تومان توسط بابک زنجانی، مهدی شمس و حمید فلاح هروی غارت شده است.
اعضای این باند 12 تریلیون تومان را در زمانی که کشور به ارز خارجی نیاز داشت و در اوج تحریم ها به سر می بردیم به غارت بردند. این دو متهم ( شمس و فلاح) به منزله دو بال برای زنجانی بودند و اگر مشارکت این دو نفر نبود، بابک زنجانی مثل مرغ بیبال و پر بود و توان ورود به مجموعه نفت را نداشت.
این وکیل دادگستری ادامه داد: اگر شمس نبود، بابک زنجانی از خرید و فروش نفت، کشتی و هواپیما عاجز بود و اصلا جرمی واقع نمی شد. همچنین اگر فلاح را از مشارکت با زنجانی حذف کنیم، قضیه بانکها و معرفی زنجانی به سازمان ها و نهادها منتفی می شود زیرا فلاح هروی در تشکیل شرکتها و بانک fiib نقش داشته است. همان طور که نماینده دادستان اشاره کرد، تخلفات بابک زنجانی از زمان همکاری با این دو نفر گسترش پیدا می کند.
وی گفت: این افراد از اضطرار مقامات کشور سوءاستفاده کرده و بیش از دو میلیارد یورو را به غارت بردند. فلاح و بابک زنجانی با جعل سند و راه اندازی نرم افزار ساختگی، وانمود می کنند که وجوه حاصل از فروش نفت را به شرکت اچ کی واریز کردند.
صادقی قهاره گفت: شرکت نفت یک میلیارد و 420 میلیون یورو برای پرداخت به پیمانکاران به بانک اف آی آی بی تودیع می کنند که متهمان 600 میلیون یورو آن را با تبدیل ارز به ریال و به سختی به پیمانکاران پرداخت می کنند که خسارت جبران ناپذیری به کشور وارد می شود.
این وکیل دادگستری گفت: متهمان با تشکیل شرکت و بانک های صوری، ال سی صادر و آن را تایید می کردند. سپس اسناد جعلی را طراحی کرده و وانمود می کردند پول ها در حساب بانک اف آی آی بی موجود است.
پشت پرده های سی ام تیر، مستندی از شادروان خسرو شاکـری زند
سخنی پیرامون سی ام تیر ۱۳۳۱
پشت پرده های سی ام تیر، مستندی از شادروان خسرو شاکـری زند
Sat 22 07 2017
خسرو شاكری (زند)
پنجاه و پنج سال پیش، هنگامی كه جنبش ملی كردن نفت با گام های استواری به پیش می رفت، دو قدرت بزرگ نفت خوار غربی و كارگزاران بومی آنان دست اندر كار سد كردن راه آن شدند. راهی كه بریتانیا از همان لحظه ی پس از ملی كردن نفت اختیار كرده بود اكنون به خط مشی دولت آمریكا نیز بدل می شد. هنگامی كه بریتانیا و آمریكا از محكوم كردن دولت ایران در مراجع بین المللی، كه می بایستی در سطح ملی به شكست و بركناری مصدق می انجامید، مأیوس شدند، نبرد آنان علیه ملت ایران وارد مرحله ی دیگری شد. این مرحله اعمال فشار به شاه و مجلسیان برای بركناری مصدق از طریق صدور فرمان برای نخست وزیر دیگری بود. نامزد بریتانیا در درجه نخست سید ضیاء الدین طباطبائی بود، كه به عنوان هوادار و كارگزار بریتانیا در سال 1299/1921، تحت فرماندهی ژنرال آیرونساید (Ironside) و با دستیاری مأمور اطلاعاتی سفارت بریتانیا در تهران سروان سمایت (Smythe) كودتایی را با نیروهای قزاق تحت فرمان رضا خان به اجراگذاشته و به نخست وزیری رسیده بود.[1] اما از آنجا كه «دو پادشاه [دیكتاتور] در اقلیمی نگنجند،» وی سه ماه بعد توسط رضاخان، كه نیروهای نظامی را تحت فرمان داشت، از ایران تبعید شد، چه تشخیص بریتانیا این بود كه یك دیكتاتور نظامی بی سابقه ی سیاسی بهتر می توانست برنامه ی نئواستعماری وی را به اجراگذارد. پس از بركناری رضا خان در شهریور 1320 سید ضیاء توانست برای انتخابات مجلس چهاردهم (1322) به ایران بازگردد و خدمتگزاری خود برای بریتانیا را از سر بگیرد. از آن زمان تا سی ام تیر بریتانیا مداوماً می كوشید برای استقرار مجدد سلطه ی خود بر ایران سید ضیاء را به صدارت برساند، اما نه شاه و قدرت جدید صحنه ی سیاسی ایران، آمریكا، نه شوروی كه اكنون یك پای معاملات بر سر ایران بود، و نه فشار مردمی، چنین امری را ممكن نمی ساخت.
شاه كه از پیش از ملی كردن نفت با آن مخالف ملی کردن نفت بود و تنها تحت فشار جنبش مردمی به آن تن داده بود، پس از ملی شدن صنایع نفت می خواست « شرّ » مصدق را بِكـََّند، چه، بنابر گزارش وزارت جنگ آمریكا، «شاه از مصدق خوشش نمی آمد.»[2] او در واكنش به فشار های بریتانیا برای بركناری مصدق، به یك دیپلمات انگلیسی گفته بود[3] «این امر [ملی كردن نفت] مایه ی تأسف بسیار بود، بویژه چون هیچ مجلس بعدی جرأت نخواهد كرد این مصوبه را لغو كند. او [شاه] نمی دانست كه گام بعدی در مسئله ی نفت چه خواهد بود، و اظهار تأسف كرد كه امكان آن نبود كه از جنبش [ملی ای] جلوگیری كرد كه جبهه ی ملی برای ملی كردن نفت به راه انداخته بود. او بر این نظر بود كه شركت نفت می توانست ه بود در مرحله ای پیشتر برای پذیرفتن خواست های دولت ایران [رزم آراء] آمادگی بیشتری از خود نشان دهد،» تا از ملی كردن نفت پرهیز شود.
شاه همین اظهار تأسف خود از ملی كردن نفت را نیز به اطلاع سفیر آمریكا رساند. سفیر آمریكا گرِیدی در گزارشی به تاریخ 7 مه 1951، یعنی یك هفته پس از انتخاب مصدق به نخست وزیری، به دولت متبوع خود از ملاقات اش با شاه در دو روز پیش نوشت: «شاه كاملاً در مورد قانون ملی كردن نفت و انتخاب مصدق ناخرسند است، اما بر اساس نظامنامه ی مجلس چاره ای نداشت جز آنكه هر دو را بپذیرد. او اشاره كرد كه انتظار نداشت مصدق مدت زیادی دوام آورد. او [شاه] در باره ی حل مسئله ی نفت بدبین است.»[4]
در ژوئن 1951/خرداد 1330 اسدالله علم دستیار شاه با یك دیپلمات انگلیسی ملاقات كرد و گزارش داد كه اكثریت نمایندگان مجلس و سناتور ها با «خط افراطی» دولت مصدق توافق نداشتند. اما «آنان را بیش از آن از جبهه ی ملی ترس برداشته است كه بتوانند با اراده ی دولت مخالفت كنند.» برای اینكه ایشان را «به سر عقل آورد،» «ضروری» بود كه «شوكی چون قطع عرضه ی نفت» یا «شورشی از جانب كارگران بیكار نفت آبادان» صورت گیرد و آنان را «آماده سازد تا مصدق را واژگون كنند»[5]
سید ضیاء و احمد قوام، با همه ی رقابت های خود، می كوشیدند با یكدیگر در تماس باشند. سلیمان شاملو، كه خبرنگار محلی آسوشیتدپرس بود، در 31 اوت 1951/9 شهریور1330 به سفارت آمریكا اطلاع داد[6] كه سید ضیاء سخت دست اندر كار برانگیختن مجلسیان برای براندازی مصدق و انتخاب او به عنوان نخست وزیر بود. او به قدرت خود برای «فلج كردن» تهران از طریق اعتصاب نانوایان و قصابان اعتماد زیادی داشت. سید ضیاء همچنین كوشیده بود كاشانی را قانع سازد كه خود را از رودررویی بین مصدق و سید ضیاء دور نگهدارد. بنابر بر یك منبع دیگر سفارت آمریكا، كاشانی و سید ضیاء به یك «تفاهم مالی» هم رسیده بودند كه، در صورت برخورد بین مصدق و سید ضیاء، كاشانی به كربلا مشرف شود و از صحنه دور بماند.[7] اما سید ضیاء در این كوشش برای دوركردن او از صحنه ناموفق ماند. چنانكه در بالا دیدیم، مخالفت شاه و وابستگی علنی سید ضیاء به بریتانیا تحمیل او را به شاه دشوار می كرد. دست آخر، بریتانیا رضایت داد كه فعلاً قوام چون یك دولت محلل جانشین مصدق شود و سید ضیاء در انتظار بنشیند.
قوام كه همواره مترصد بود تا خود را مجدداً به صدارت برساند، پس از بازگشت به تهران، در اوایل خرداد 1331 نامه ای توسط وزیر دربار علاء برای شاه فرستاده و در آن از شاه «استدعا» كرده بود «تا نامه ی بیموردی را كه از پاریس [در مخالفت با مجلس مؤسسان و ازدیاد قدرت شاه] نوشته بود فراموش نمایند،» و سپس به «دستبوس» شاه رفته بود.[8] با همین قصد بود كه قوام برای جلب نظر آمریكا به خود، در پائیز 1329، به یك رابط سفارت آمریكا گفته بود: «به آمریكائیان بگوئید كه من همواره موافق سیاست آمریكا در ایران بوده ام و خواهم بود. هیچ چیز این موضع را تغییر نخواهد داد.»[9] بر همین نسق، عباس اسكندری در 19 آبان 1330 از جانب قوام به سرجاسوس بریتانیا زهنر (Zaehner) «اطمینان خاطر داد كه خواست قوام این بود كه از نزدیك با بریتانیا كار كند و از منافع مشروع وی [دولت بریتانیا] در ایران حفاظت نماید، بدون آنكه استقلال سیاسی و اقتصادی ایران مختل شود» – گویی تحقق این دو هدف متضاد با یكدیگر میسر بود! هنگامی كه زهنر به او گفت كه در جهان كنونی «دیگر چیزی به نام استقلال اقتصادی وجود ندارد،» اسكندری پاسخ داد «این امر را قوام می فهمد و وی بسیار مرجح می داند كه نفوذ بریتانیا در ایران اِعمال شود، و نه نفوذ آمریكائیان، كه احمق و بی تجربه اند، و نه نفوذ روسیان كه دشمن ایران اند.» او افزود كه در صورت زمامداری قوام «منافع مشروع [!] تجاری بریتانیا در ایران از نو مستقر خواهند شد.»[10]
گفتنی است كه در اواخر دسامبر 1948 (دیماه 1327)، یعنی نزدیك به نه ماه پس از تبعیدش به اروپا به فرمان شاه، قوام همین عباس اسكندری، دستیار وفادارش، را برای مذاكره با سفارت آمریكا روانه كرده بود تا پیرامون مسائل گوناگونی بویژه بازگشت قوام به قدرت مذاكره كند. بنابر گزارش سفارت آمریكا:،
عباس اسكندری گفت تنها امید ایران برای یك دولت موثر قوام السلطنه است. او كارنامه ی دولت های حكیمی، هژیر، و ساعد را مرور كرد و آن ها را با كارنامه قوام مقایسه كرد. اسكندری اعتراف كرد كه او در بازگشت قوام به قدرت نفع شخصی داشت، و اظهار داشت كه این قوام بود كه او، اسكندری، را شهردار تهران و سپس نماینده ی مجلس از همدان كرده بود. او در ادامه گفت كه قوام تنها مدافع صمیمی یك سیاست هوادار آمریكا در ایران بود. كارنامه ی او ثابت می كرد كه او به نحوی مستمر از مناسبات نزدیك تری بین ایالات متحده ی آمریكا و ایران پشتیبانی كرده بود، و در برابر «تجاوزكاری همسایه ی بلندپرواز تر ما» [شوروی] ایستادگی كرده بود. اسكندری اظهار امیدواری كرد كه معاون وزارت خارجه ی آمریكا اَلِن (Allen) از فرصت دیدار كنونی خود از ایران استفاده خواهد كرد و نزد شاه بر لزوم یك دولت قوی تأكید خواهد ورزید، و، اگر آقای الن صلاح بداند، اشاره كند كه قوام … رهبر چنین دولتی است.[11]
اسكندری همچنین به سفارت آمریكا گفت كه آن دولت با همسان كردن سیاست خود با سیاست بریتانیا اشتباه بزرگی مرتكب می شد، در حالی كه مردم ایران احساس نفرت شدیدی نسبت به بریتانیا داشتند. آمریكا بایستی این احساسات مردم ایران را در نظر می گرفت و این شبهه را ایجاد نمی كرد كه گویا دنباله رو بریتانیا بود. او همچنین اظهار تعجب كرد كه چرا آمریكا نسبت به «طبقه ی روشنفكری» ایران بی اعتنا بود، در حالی كه شوروی در این زمینه پیشرفت كرده بود.[12]
در آستانه ی سی ام تیر به نظر چنین می رسید كه كوشش های هوادران قوام و سید ضیاء به نتیجه رسیده و سفارتخانه های بریتانیا و آمریكا بر سر قوام به توافق رسیده بودند. تماس های قوام با سفارت آمریكا نتیجه ی مثبت داده بود و وی توانسته بود با هندرسون هم دو بار ملاقات كند (یك بار به مدت یك ساعت و نیم) و نظر شخص وی را جلب نماید – در 24 خرداد 1331/14 ژوئن 1952 (زمانی كه مصدق هنوز در لاهه به دفاع از حقوق حَقه ی ایران مشغول بود. به نظر می رسد كه این جلسه ای بوده باشد كه طی آن آمریكا و بریتانیا نسبت به نخست وزیری قوام به عنوان جانشین مصدق به توافق نهایی رسیدند، توافقی كه چند هفته بعد به حوادث خونین 1331 انجامید.
در 14 تیر، در حالی كه مصدق بر اختیارات و خارج كردن ارتش از دست شاه پای می فشرد، سید ضیاء به دیدار شاه رفت تا او را قانع سازد كه مصدق را بركنار كند.[13] با این همه، در 15 تیر مجلس با اكثریت قابل توجهی به مصدق رأی اعتماد داد، امری كه نشان می داد كه نمایندگانی كه به ریاست امام جمعه رأی داده بودند، هنوز از خشم مردم می هراسیدند و دل آن را نداشتند كه رودررو با مصدق مخالفت كنند. اما سنا چنین نكرد و قضیه را به بهانه ی صدور فرمان انتصاب از جانب شاه معلق گذاشت.
سرجاسوس اینتلیجنس سرویس بریتانیا در تهران زهنر (Zaehner) در گزارشی نوشت، با اینكه مصدق به مبارزه اش ادامه خواهد داد، در صورتی كه شاه می پذیرفت، قوام از بخت خوبی برخوردار می بود.[14] دو روز بعد (19 تیر)، زهنر، از ملاقات پرون و شاه خبر داد كه طی آن شاه تأكید ورزیده بود كه قصدش بركناری مصدق از طریق دو مجلس بود.[15]
در 21 تیرماه شاه، با هراس از خشم مردم، فرمان نخست وزیری مصدق را صادر كرد. در 25 تیر مصدق به دیدن شاه رفت و، ضمن معرفی وزیران كابینه ی جدید، اعلام كرد كه می خواست وزارت دفاع را خود به عهده بگیرد. شاه با آن مخالفت كرد؛ اینجا دیگر شاه مقاومت كرد و حاضر نشد از «امتیازات» خود در گذرد. در حالی كه مصدق بر اختیارات و خارج كردن ارتش از دست شاه پای می فشرد، بنابر گزارش سام فال (Sam Falle)، افسر ایتلیجنس سرویس، در25 تیر، امام جمعه و یارانش متحد شده بودند و او خود 25 هزار تومان برای زرخریدی اوباش درباری به منظور مقابله با آنچه «گـَـنگ های ترور» تحت نفوذ دولت می نامید و دیگر اشكال تبلیغات اهدا كرده بود.[16]
در آستانه ی سی ام تیر، سام فال گزارش كرد كه ملاقات او با قوام در روز شنبه ی پیش ممكن بود موثر واقع شده و او خود را جمع و جور كرده بوده باشد؛ او خانه ی خود رابه «مركز فعالیت» برضد مصدق تبدیل كرده بود.[17] بدین سان، خواست شاه و درباریان، ارتجاع در سنا و مجلس شورا، سفارت های بریتانیا و آمریكا دایر بر نخست وزیری قوام السطنه متحقق شد و بریتانیا فكر می كرد كه مصدق را از پهنه ی سیاسی ایران به بیرون افكنده بود. بدین سان، شاه سرانجام به اعماق تله ی بریتانیا درغلتیده بود.
سر انجام، در 26 تیر مجلس به قوام رأی اعتماد داد. همان شب حسین علاء از جانب شاه به قوام تلفن كرد و گفت فرمان نخست وزیری او صادر خواهد شد، و وی از هم اكنون بایستی مسؤولیت نخست وزیری را به عهده بگیرد. در این زمان رئیس شهربانی (سرتیپ كوپال) و فرماندار نظامی تهران (سرلشگر علوی مقدم) در حضور قوام بودند، و وی به ایشان گفت كه از آنان می خواست كه «نظم را در تهران حفظ كنند.با احتیاط عمل كنند، اما بایستی [بر مردم] روشن سازند كه هیچ آشوبی تحمل نخواهد شد.» در همین زمان تانك هایی به آن مناطق شهر اعزام شدند كه ممكن بود دچار «آشوب» شوند. فرماندار نظامی و رئیس شهربانی به قوام گفتند كه با حمایت او هیچ مشكلی در حفظ نظم وجود نداشت. روز بعد در ساعت 30/9 صبح قوام به حضور شاه رفت و سپس به رابط سفارت آمریكا گفت كه «شاه واقعاً اعتماد به او را آغازیده بود و قصد داشت با وفاداری با او كار كند.»[18]
قوام كه شدیداَ خواهان انحلال مجلس بود، تا بتواند بدون مانع هركاری بخواهد بكند، از دو سفارت آمریكا و بریتانیا خواست در این زمینه هم ازو حمایت كنند، و آنان این درخواست او را پذیرفتند و انحلال مجلس را به شاه قویاً توصیه كردند.[19] پس از اینكه مصدق بر شاه روشن داشته بود كه خواهان كنترل وزرات جنگ نیز بود، قوام انحلال مجلس را شرط نخست وزیری خود قرار داد، چه فكر می كرد اكنون شاه در وضعیتی بود كه نمی توانست آن را نپذیرد. اما شاه از قوام و سیدضیاء همانقدر می ترسید كه از مصدق، با این تفاوت كه بنادرستی تصور می كرد كه براندازی سلطنت او توسط آن دو با حمایت بریتانیا و آمریكا در سر بزنگاه محتمل تر از چنین كاری توسط مصدق با تكیه به مردم بود.
یكی از نگرانی های قوام مسئله ی مالی بود و افسر اینتلیجنس سرویس سام فال به او توصیه كرد كه در مورد آن با سفیر آمریكا هندرسون صحبت كند. در روز 28 تیر قوام با هندرسون به مدت یك ساعت ملاقات كرد. قوام، ضمن بیان رضایت خود از دیدار با سفیر آمریكا، به ارسنجانی گفت «سفیر آمریكا اطمینان داده [بود] كه دولت متبوعش مبلغ قابل توجهی كمك بلاعوض خواهد داد تا كار كسر بودجه به جایی برسد،» یعنی همان مبلغی كه می توانسته بود فشار مالی بریتانیا بر مصدق را تخفیف دهد. قوام در جواب نگرانی ارسنجانی پیرامون حمایت میدلتون گفت «آن ها [انگلیسیان] پیغام داده اند همه گونه موافقت و همراهی را خواهند كرد.»[20] قوام در مورد تعیین وزرای اصلی كابینه با افسر اینتلیجنس سرویس سام فال به مشورت نشست. فال به سهم خود كسانی را برای انتصاب به قوام پیشنهاد كرد: منوچهر اقبال، اسدالله علم، خواجه نوری، دكتر مفخم و بهنیا. جالب آنست كه قوام به مأمور اینتلیجنس سرویس گفت كه می خواست وزارت خارجه را خود به عهده بگیرد «تا مناسبات نزدیك و محرمانه [close and intimate] با شما [سام فال] داشته باشم. وی همچنین آرزو كرد كه میدلتُون [كاردار] به سمت سفارت منصوب شود»![21]
در روز سی ام تیر سرلشگر علوی مقدم به قوام خبر داد كه «سربازان متمركز در میدان بهارستان اظهار داشته اند بیش ازین به مردم تیراندازی نخواهند كرد، و اگر در این امر [فرمان به تیراندازی به مردم] پافشاری شود، سلاح های خود را بر زمین خواهند گذاشت. رنگ قوام بشدت پرید و با تشدد گفت « غلط می كنند. »» او سپس با یك اسكورت موتوری 18 نفره به حضور شاه رفت. شاه ازو پرسید «در شهر چه خبر است؟». قوام جواب داد «قربان هیچ خبری نیست. عده ای ماجراجو هستند كه سركوب می شوند.» برای اقناع قوام دایر بر كشتار مردمی كه فقط تظاهرات مسالمت آمیز می كردند، وزیر دربار علاء و افسر عالی رتبه ی ارتش شاه و دوست نزدیك وی، یزدان پناه، به دیدن قوام رفتند و به او گفتند نزدیك به پانصد نفر كشته شده بودند، شهر خیلی شلوغ و خطرناك بود. قوام گفت «این حرف ها صحیح نیست؛ از كجا می دانید؟»[22] بدین سان، می توان دید چه كسی مسؤول قتل پانصد تن از شركت كنندگان در تظاهرات مسالمت آمیز بود.
حسن ارسنجانی، دستیار و مشاور قوام، برغم اینكه، به قول خودش، «در جهت مخالف با هیجان عمومی مردم قرار گرفته» بود، اعتراف كرد كه هیچگاه نمی توانست از «تحسین و تمجیدِ جرأت و فداكاری مردم خودداری» كند، اما از این نیز «متأثر» بود كه «كه چرا این احساسات قابل تقدیس مردم» مورد «سوء استفاده»ی «عده ای خودخواه» قرار می گرفت![23] وی در عین حال به قوام گفت «شأن شما نیست، مانند گذشتگان، اجازه بدهید مردان این مملكت را لجن مال كنند؛ اگر مصدق رفته و شما آمده اید، نباید او را لجن مال كنیم، و [ملی كردن نفت] اقدامی است كه به مصلحت كشور انجام پذیرفته است تخطئه نماییم؛ این كار باعث پیشرفت ما نمی شود، ولی آبروی یك ملتی را در دنیا خواهد برد. ملی شدن صنعت نفت مربوط به مصدق نبود. یك ملتی در این راه مجاهدت كرد و دكتر مصدق در پیش بردن این آمال ملی موفقیت پیدا كرده است، پس باید او را تقدیر كرد.»[24] البته كسانی پیدا می شوند كه، نه چون ارسنجانی، بل همچون قوام و هندرسون فكر می كنند.
پس از سی ام تیر، هندرسون از دید متعصبانه خود و به نادرستی، به واشنگتن گزارش كرد كه در رویداد سی ام تیر حزب توده «نقش مهمی در آشوب و حمله ی مردم [!] به نیروهای انتظامی ایفا كرد،» و شعارهای ضد آمریكایی و ضد دربار در آن روز «ملهم» از حزب توده بودند. حزب توده و جبهه ی ملی، بدون یك قرار رسمی، با یكدیگر همكاری كردند.[25] بر عكس، بنابر گزارش دستیار نزدیك قوام، حسن ارسنجانی در خاطراتش، حزب توده، در عین مذاكره با مصدق، عباس اسكندری را نزد قوام فرستاده بود «تا تحت شرایطی با دولت [قوام] همكاری كند. آیت الله كاشانی نیز اظهار تمایل كرده [بود!] كه با قوام السلطنه رفع كدورت شود تا او بتواند از دولت پشتیبانی نماید، و برای این كار قرار شد كاظمی و یك نفر دیگر از سوی ایشان قوام را ملاقات کنند.» [26] حزب توده اعلامیه معروف خود را تحت نام «جمعیت ملی مبارزه با استعمار» در غروب 29 تیر صادر كرد، امری كه نشان می دهد حزب توده هیچ تداركی با جبهه ی ملی ندیده بود و گزارش هندرسون افترایی بیش نبود، و هدف از آن گزارش نادرست باید این بوده باشد كه ترومن را قانع سازد كه مصدق به همكاری با حزب توده دست زده بود و افتادن ایران به چنگ كمونیسم دیگر امری بود كه در روزها و هفتههای آینده متحقق خواهد شد، لذا برنامه ی كودتا بایستی به اجرا گذاشته می شد. گفتنی است كه حتی پس از سی ام تیر حزب توده در روزنامه های ی علنی اش چون بسوی آینده و نوید آینده همچنان به مصدق می تاخت. نوید آینده نوشت دكتر مصدق طی پانزده ماه نخست وزیری اش تا پیش از سی ام تیر «قدم به قدم از مردم دور شده و در جهت منافع طبقات حاكمه و امپریالیسم گام برداشته است.» آیا چنین حزبی در سی ام تیر با مصدق ائتلاف كرده بود؟ آیا حزبی كه روزنامه ی علنی اش مصدق را متهم ساخت كه در گذشته «علناً در راه امپریالیسم گام برداشت» و «با تبدیل وطن ما به پایگاه جنگی ضد شوروی موافقت كرد»، مؤتلف مصدق بود؟ حزبی كه بر آن بود كه «در جریان این انتخابات [مجلس هفدهم] مصدق همه ی حقوق و آزادی های ملت ایران را مورد تجاوز قرارداد» و در آینده نیز «بی شك كسی كه با ملت خود دشمنی ورزیده و كمر به خدمت استعمار بسته جز ازین راه براهی [دیگر] نخواهد رفت»[27] متحد مصدق بود؟ در برخی از شماره های بسوی آینده منتشره پس از سی ام تیر از جمله می خوانیم: «مصدق بیش از پیش در ورطه ی دشمنی با مردم ایران غرق می شود. مردم ضد استعمار [ایران] طومار قوانین ارتجاعی مصدق را در هم خواهند پیچید و مزدوران امپریالیسم را كه به دستور او بر منصب قدرت نشسته اند به زیر خواهد كشید»؛ «گردانندگان « جبهه [ی] ملی » بیش از پیش ماهیت خود را نشان می دهند. دكتر مصدق آخرین باقیمانده [ی] آزادی های فردی و اجتماعی مردم ایران را پایمال می كند»؛ «دكتر مصدق برای امحاء آزادی های فردی و اجتماعی مردم ایران به توطئه [ی] دامنه داری پرداخته است. « كمیسیون امنیت » كه پریروز به دستور مصدق تشكیل شد وظیفه ای جز مختنق ساختن توده های ضد استعمار ایران ندارد. درین كمیسیون جنایتكارانی نظیر افشارطوس [رئیس شهربانی مصدق كه به دستور سیا ربوده شد و به قتل رسید] شركت دارند. …»؛.»[28] آیا نویسندگان چنین سطوری همگام و هم آوای مصدق بودند؟ تحریف و جعل در قاموس سفیر آمریكا هندرسون و كسانی كه ازو رونویسی كرده اند حدی نمی شناسد.
در همان دیدار هندرسون، مصدق یكی از نتیجه گیری های خود را در باره ی سیاست آمریكا به وی گفت، كه هندرسون با بیان دوستی اش نسبت به قوام او را برای كسب مقام صدارت تشویق كرده بود. مصدق همچنین به حمله ای تیز و طعنه آمیزی علیه آمریكا دست زد: «آمریكا جز عامل بریتانیا در خاورمیانه نیست. اظهار احساسات ضد آمریكایی كه در روزهای اخیر دیده شده اند نشان دهنده ی شكست دیپلماسی آمریكا در ایران است.»[29]
دو هفته پس از سی ام تیر، در 6 مرداد 1331، سام فال (Sam Falle)، افسر اینتلیجنس سرویس در سفارت بریتانیا به سفیر خود گزارش داد كه روز پیش سید ضیاء را دیده بود و به سید ضیاء در مورد فكر سفیر دایر بر كنار آمدن با مصدق به عنوان «تنها سنگر در برابر كمونیسم» اطلاع داده بود. سید ضیاء در عین موافقت با اینكه انگلیسیان نمی توانستند یكسره هر پیشنهادی از طرف مصدق را رد كنند، بر این نظر بود كه مصدق «در نهادش برای مقابله با كمونیسم ناتوان» بود، «لذا، لازم بود هر چه زودتر از شرّ او خلاص شویم.» او پیشنهاد كرد كه در مذاكره با مصدق می بایستی دفع الوقت می شد، و «بایستی از مصدق بخواهیم كه روشن دارد، كه در صورت كمك ما به او، وی چه گام هایی را می خواست در مقابله با كمونیسم بردارد، و بر او روشن كنیم كه بیهوده نكوشد به ما نیرنگ بزند.» سید ضیاء بر این عقیده بود كه بریتانیا نمی توانست به هیچ توافقی با مصدق برسد و همكاری بریتانیا با وی مساوی بود با از دست دادن نفوذ سیاسی لندن در ایران. سید ضیاء به نحو «شگفت انگیزی» به «استفاده از ارتش» علیه مصدق «امیدوار بود،» امری كه وی یك «معامله» با ارتش خواند. آن بخش از ارتش كه «هنوز به كشور وفادار بود، محتملاً آماده بود، با یا بدون موافقت شاه، علیه حزب توده دست به عمل بزند.» او افزود كه برای تدارك این كار دو ماه وقت لازم بود.[30]
سام فال كه روز یكشنبه 7 مرداد با اسدالله رشیدیان نیز دیدار كرد، ازو گزارش گرفت كه حزب توده از مصدق تقاضا كرده بود به وی اجازه افتتاح خانه ی صلح را بدهد، در غیر این صورت برای او دردسر ایجاد خواهد كرد. حزب توده همچنین حاضر می بود با وی علیه شاه همكاری كند. (تا كنون هیچ سندی دال بر صحت گفتار رشیدیان دیده نشده است.) اما نظر خود رشیدیان بر این بود كه خود حزبی راه بیاندازد و با «همكاری ارتش و ملایان كودتایی را برای حمایت از زاهدی ترتیب دهد.» او برآن بود كه این غیر ممكن نبود كه سید ضیاء از زاهدی حمایت كند، چنانكه از نخست وزیری قوام هم پشتیبانی كرده بود.[31] این عملیات آغاز كودتای 28 مرداد بودند.
برخی، از جمله رادیو فردا، برای توجیه جاه طلبی قوام كه در سی ام تیر به همت مردم ایران در سراسر كشور شكست خورد، مدعی شده اند كه اگر قوام در سی ام تیر شكست نخورده بود، وضع چنان می چرخید كه، به شكرانه ی «درایت» و «چیره دستی» قوام، مسئله ی نفت حل می توانست شد و نیازی به كودتای 28 مرداد نمی بود، و لذا باز اوضاع سیر دیگری را می پیمودند و «انقلاب اسلامی رخ نمی داد.» چنین استدلالی آنقدر بچگانه است كه نیازی نیست كه هوادران آن را بی اطلاع از ابتدائی ترین شیوه های فن تاریخنگاری و علم تاریخشناسی افشا كنیم. چنین استدلالی به این می ماند كه فرزندی به پدرش بر سر میز پوكر قمارخانه ای بگوید: «پدر آن ورق را عوضی بازی كردی؛ اگر بجای «آس» «شاه» بازی كرده بودی، یك میلیون می بردی، و بازی های بعدی را هم نمی باختی، و ثروت كلانی به دست می آوردیم،» الخ. اما احتمالات در جریانات سیاسی به مراتب پیچیده ترند. تعداد فاكتور ها در یك جریان (بازی) سیاسی حتی بمراتب از تعداد فاكتور ها و احتمالات بازی شطرنج نیز بیشترند. بنابر این، نمی توان به سادگی گفت كه اگر این طور نشده بود، آن طور می شد. این استدلال بچگانه است و ربطی به كار علمی ندارد. مطابق چنین منطقی، همچنین می شود استدلال كرد كه اگر قوام در سی ام تیر پیروز شده بود، و همه فاكتور ها هم به سود تز چنین كسانی عمل كرده بودند، باز با توجه به مواضع پروآمریكایی قوام، كه در بالا نشان دادیم و فرق زیادی با خط مشی شاه نداشتند، ایران همچنان به یك شِبه به مستعمره ی آمریكا بدل می شد، و بدون امكان انكشاف دمكراسی، ایرانِ تحت كنترل قوام پیر و سپس همدستانش در سی ام تیر، كه همان كسانی بودند كه پس از 28 مرداد حاكم شدند – از سرلشگر علوی مقدم گرفته تا حسن ارسنجانی – به همانجا می رفت كه رفت، تنها با این تفاوت كه بجای شاه، قوام و پس ازو دستیارانش یك حكومت دیكتاتوری هوادار آمریكا را ایجاد می كردند. با چنین استدلال های بچگانه و شبه علمی نمی توان قوامِ مستبد، قدرت طلب، همخواب سیاسی روسیه تزاری، بریتانیا، ژاپن، آلمان، روسیه ی شوروی، و بالاخره هوادار آمریكا[32] را كه، به شهادت سرویس های اطلاعاتی ولینعمتش بریتانیا، از همان آغاز وزارتش پس از مشروطه به فساد مالی و چپاول اموال دولتی و ملی دست یازیده بود و از طرق غیر مشروع یكی از ثروتمندترین سیاستمداران زمان خود شده بود،[33] و سرانجام كسی كه به دستورش دست كم پانصد ایرانی در سی ام تیر به قتل رسیدند، بزك كرد.
رویداد غم انگیز و دلخراش سی ام تیر از جمله سبب شده است كه برخی قوام را در برابر مصدق بنهند و بكوشند از قوام چهره ی میهن دوست و خدمتگزار بسازند. دو اظهار نظر در باره ی این دو نخست وزیر پیشین ایران بر این مقایسه پرتو می افكند: یك دیپلمات انیرانی گفته بود : «قوام خود را می فروشد، اما نه برای همیشه.»[34] او می خواهد برساند كه قوام هر دم خود را به یكی از قدرت های خارجی می فروخت. یكی از مقامات عالی رتبه ی وزارت خارجه ی آمریكا به نمایندگان شركت های نفتی آمریكا گفت «درستكاری مصدق خریدنی نبود، وگرنه شركت نفت در این وضع مختل نمی ماند.»[35]
روز سی ام تیر همچنین روز پیروزی ملت ایران در دادگاه لاهه بود. در مورد سیاست مصدق در امر نفت و حقانیت ایران در برابر بریتانیا و پسر عموی همدست اش به گزارش محرمانه ی وكیل دولت بریتانیا در دادگاه لاهه بسنده می كنیم. پس از آنكه سر آرنولد مَكنِر (Sir Arnold McNair)، قاضی انگلیسی در دادگاه لاهه، به حقانیت ایران رأی داد، در فردای سی ام تیر، وكیل مدافع بریتانیا در دادگاه، سِر اِریك بِكِت (Becket)، كه در دادگاه لاهه از موضع دولت خود دفاع جانانه ای كرده بود، ولی شكست خورده بود، در یادداشتی سرّی به وزارت خارجه ی كشورش نوشت:
«سر آرنولد مَكنِر (Sir Arnold McNair) با رأی دادن بر ضد ما [بریتانیا] كاری تاریخی كرده است. … اگر من هم در آن دادگاه قاضی بودم، رأی ام هم دقیقاً همانند رأی سر آرنولد مَكنِر [به سود ایران] می بود.»[36]
شرق، مورخ یکشنبه 31 تیر 1386
http://www.sharghnewspaper.ir/Released/86-04-31/264.htm#12444
تجدید انتشار در «احترام آزادی» به مناسبت شصت و پنجمین سالگرد قیام ملی سی ام تیر
سی ام تیر ۱۳۹۶
______________________
[1] بر خلاف آنچه محققين ساكن بريتانيا مدعي شده اند، اين كودتا توسط وزارت هند (Government of India) و وزات جنگ بريتانيا، زير نظر سر وينستون چرچيل، از مدت ها پيش برنامه ريزي شده بود و با يافتن افسر قزاقي به نام رضا خان توسط سمايت، كه بلافاصله توسط سفارت بريتانيا به سمت فرمانده ي نيروهاي قزاق برگزيده شد، به مورد اجراگذاشته شد. براي قرائت شرح و تحليل اين كودتا بنگريد به اثر زير كه ترجمه ي فارسي آن تحت نام : خ. شاكري، ميلاد زخم: جنبش جنگل و جمهوري شوروي سوسياليستي ايران، توسط نشر اختران منتشره شده است:
C. Chaqueri, The Soviet Socialist Republic of Iran. Birth of the Trama, Pittsburgh, Pittsburgh University Press, 1995.
[2] USARMA, Tehran to Washington DC, USNA, 788.80 (W)/5-51951.
[3] Lunch with H.I.M. the Shah, 15 March 1951; FO 248/1518.
اين امري نيست كه تازه كشف شده باشد، و از همان زمان شناخته بود (نگاه كنيد به ح. مكي، وقايع 30 تير 1331، بخش «اختلافات مصدق با دربار،» ونيز صص 94 به بعد)، اما اكنون مستند مي شود.
[4] Grady to Department of State, 7 May 1951; USNA, RG 84/ Box 29, Confidential Files.
[5] Confidential Minutes, ? June 1951; FO 248/1527.
[6] Richard to Washington, “Conversation between Embassy Source and Seyyed Zia …,” 12 September 1951; USNA, 788.00/9-1251.
[7] Richard to Washington, “Conversation between Embassy Source and Seyyed Zia …,” 12 September 1951; USNA, 788.00/9-1251.
[8] مهدي نيا، زندكي سياسي قوام السلطنه، تهران، 1365، صص 27-626.
[9] Secret Embassy Telegram 972, 27 October 1950, USNA, RG 84/Box 28. (تأكيده افزوده)
[10] Minute by Zaehner, 10 November 1951, FO 248/1514; cited in Bill, Musaddiq, pp. 234-5.
[11] Charge d’Affaires J. Somerville to Secretary of State, 21 December 1948; USNA, RG 84, File 17.
[12] Ibid.
[13] Confidential Minutes by Zaehner, 6 July 1952; FO 248/1531.
[14] Ibid.
[15] Confidential Minutes by Zaehner, 10th July 1952; FO 248/1541.
[16] Confidential Minutes by S. Falle, “Situation Report,” 16 July 1952; FO 248/1539.
[17] Confidential Minutes by S. Falle, “Situation Report,” 16 July 1952; FO 248/1539.
[18] Henderson to Secretary of State, 18 July 1952; USNA, 788.13/7-1852.
[19] Middleton to Eden, 28 July 1952; FO 371/ EP 98602, cited in Azimi, Iran. The Crisis of Democracy, p. 289.
[20] مهدي نيا، زندكي سياسي قوام السلطنه، صص 644-645.
[21] Confidential Minutes by Falle, 19 July 1952;FO 248/1539.
[22] تركمان، تهران در آتش، تهران، بي تا، ص 341.
[23] نورالدين رفسنجاني، دكتر ارسنجاني در آئينه ي زمان، تهران 1379، صص 75-76.
[24] پيشين، 1379، ص 86.
[25] Henderson to Secretary of State, 29 July 1952; USNA, 788.00 (W)/7-295; USNA.00/7-2352.
مطبوعات آمريكا براي تحريك احساسات آمريكائيان اين خبر دروغ را پخش كردند كه چهار افسر آمريكايي در سي ام تير به دست مردم به سختي كتك خورده بودند. (Acheson to Tehran Embassy, 25 July 1952; USNA, RG84/Box 30).
[26] مهدي نيا، زندكي سياسي قوام السلطنه، صص 643، 653.
[27] به نقل از محمد تركمان، تهران در آتش؛ كابينه ي قوام و حوادث سي ام تير، تهران، بي تا، صص 3-82..
[28] بسوي آينده، به ترتيب مورخ اول ديماه 1331؛ دهم ديماه 1331؛ بيستم بهمن 1331.
[29] Henderson to Secretary of State, 28 July 1952; USNA, RG84/Box 29.
[30] Sam Falle, “Recent Interview,” 28 July 1952, FO 248/1531.
[31] Sam Falle, “Recent Interview,” 28 July 1952, FO 248/1531.
[32] سرگذشت كامل قوام السلطنه كه قسمت اول آن نشريافته است، بزودي نشر خواهد يافت.
[33] India Office, LP & S/20/223; “Classe dirigeantes iranienne,” Rapport par Ambassadeur de France, Téhéran, 2/12/1947 ; Archives du Quai d’Orsay Perse, Y-5-2;
روزنامه النقاد چاپ دمشق (28 ژوئيه 1952) گزارش داد كه ثروت قوام «56 ميليون دلار تخمين زده شده» بود. ترجمه در اسنادي از سي تير 1331، مركز اسناد رياست جمهوري، تهران 1382، ص 396.
[34] نقل از خاطره از قرائت متني سال ها پيش.
[35] Memorandum of Conversation, Department of State with representatives of UD Oil companies, 14 September 1951; USNA, 788/9-1451.
[36] FO 371/91556, 30 August 1951; also in M. Elm, Oil, Power, and Principle: Iran’s Nationalization and its Aftermath, Syracuse (N.Y.), 1992, p. 214
آقازادگان»، که به تعبیر پسر عارف، از موهبت داشتن «ژنهای خاص» برخوردارند.
در پی جنجالهای اخیر بر سر اظهارنظرهای متفرعنانه دو «آقازاده» وابسته به یک جریان سیاسی، نگاهی گذرا می اندازیم به عملکرد بعضی «آقازادگان»، که به تعبیر پسر عارف، از موهبت داشتن «ژنهای خاص» برخوردارند.
–حمیدرضا عارف»، پسر محمدرضا عارف نماینده اصلاح طلب مجلس و معاون اول رییس دولت اصلاحات بود که در مصاحبه با یک برنامه اینترنتی به نام «ویدئوگرام» مدعی شد که » آدم اصل و نسب داری است » و تواناییهای زیادی دارد که حاصل به ارث رسیدن «دو ژن خوب» (پدر و مادرش) بوده، و به واسطه همین «ژن»ها و بدون استفاده از هیچ رانتی به موفقیت رسیده است.
این خودستایی عجیب از نوع «داروینی»، همان طور که انتظار می رفت، موج بزرگی از واکنشها را در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی (عمدتا در انتقاد از پسر عارف) به دنبال داشت. از سوی دیگر، آقازاده ای دیگر، پسر موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات، در دفاع از فرزند عارف با ذکر مثالی، به طور غیرمستقیم مردمی را که به سخنان پسر عارف واکنش نشان داده بودند، به «گاو» تشبیه کرد! البته حجم واکنش ها به اظهارنظر توهین آمیز او هم آن قدر زیاد بود که ساعاتی بعد مجبور به عذرخواهی شد.
در پی این جنجال آفرینی ها، بر آن شدیم تا نگاهی گذرا داشته باشیم به عملکرد شماری از این «آقازادگان»، که به تعبیر پسر عارف، از موهبت داشتن «ژن های خاص» برخوردارند.
«بوعلی سینای» بابا!
مهدی هاشمی چهارمین فرزند هاشمی رفسنجانی، جنجال برانگیزترین و خبرسازترین عضو این خانواده در کنار فائزه هاشمی است.
او آقازادهی متولد ۱۳۴۸، ظاهرا شبیه ترین فرزند به خود هاشمی به لحاظ طرز فکر و رفتار بود، و هاشمی هم علاقه ویژه ای به او داشت. این بخش از نامه هاشمی به مهدی در سال ۶۵ خود تا حدی گویای این علاقه خاص هست:
» در دوران کودکی تیزهوشیات مایه اعجاب من بود. مکرر اتفاق افتاد که در خیابانهای تهران در حال رانندگی، من سرگردان میشدم و تو در سه- چهار سالگی راه را نشان میدادی و این صحنه، در سفر اروپا هم چند بار پیش آمد. البته آن وقت بزرگتر بودی و یک بار تحت تأثیر هوشات گفتم ابوعلی سینا میشود. این اسم در خانه برایت مانده.
از آن روزی که به دوران تمییز رسیدی، با همسالان خود مخصوصاً در بین فامیل تفاوت فاحشی داشتی. درونگرا، اهل مطالعه و تحقیق و دنبال کتب سودمند و بیشتر در کتابخانه بودی…. »
همین «هوش سرشار» (که قطعا ناشی از «ژن» برجسته خاندان هاشمی است) موجب شد که در دولت دوم پدرش وارد حوزه شیرین نفت و گاز شود و در ۲۳ سالگی ابتدا به عضویت هیات مدیره سکوهای نفتی پارس جنوبی و دو سه سال بعدتر به مدیرعاملی شرکت بزرگ «مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران» برسد. حضور مهدی هاشمی در این شرکت و طرف قرارداد شدن با شرکتهای بزرگ چندملیتی مانند استاتاویل و توتال سبب شد تا نام مهدی هاشمی در اروپا و امریکا بهعنوان یک شریک زرنگ و قابل اعتماد در معاملات و قراردادهای نفتی به ثبت برسد. مهدی هاشمی تا سال ۷۷ بهعنوان مدیرعامل در شرکت تأسیسات دریایی و پس از آن بهعنوان رئیس هیأت مدیره بود و بعد به بخش دیگری از وزارت نفت یعنی سازمان «بهینهسازی مصرف سوخت» رفت.
در همین تشکیلات بود که داستان دامنه دار درگیری مهدی هاشمی در پرونده رشوه ها و فساد مالی در جریان انعقاد قراردادهای نفتی، به ویژه با شرکت «استات اویل» نروژ شد. پرونده یک رشوه چند ده میلیون دلاری که در سطح بین المللی رسوایی آفرید و منجر به محکومیت چند مقام این شرکت در نروژ شد. فرد محوری که نامش در طرف ایرانی این قضیه مطرح شد، «مهدی هاشمی» بود. درباره تخلفات و جرایم این «آقازاده» شاخص، تاکنون گزارشهای متعدد و مفصلی در مطبوعات و خبرگزاریها منتشر شده که برای جلوگیری از اطاله کلام دراین مقال به آن نمیپردازیم. ولی جا دارد صرفا به نتیجه محاکمه و محکومیت ایشان اشاره ای شود.
حجت الاسلام محسنی اژه ای، معاون اول و سخنگوی قوه قضاییه در تاریخ ۲۱ خرداد ۹۴، درباره نتیجه رسیدگی به پرونده تخلفات گسترده مالی و امنیتی مهدی هاشمی اعلام کرد:
« مهدی هاشمی در خصوص جاسوسی تبرئه شد اما برخی مسائل امنیتی مانند اختلاس و ارتشاء را دادگاه بدوی حکم داد و دادگاه تجدیدنظر نیز با رعایت ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی تایید کرد… در مورد اختلاس، طبق قانون اگر چنانچه توأم با جعل باشد مجازات بین هفت تا ۱۰ سال است اگر بدون جعل باشد بین پنج تا ۱۰ سال خواهد بود طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی حاکم موظف است که ۱۰ سال را بدهد….. در مورد رشوه نیز طبق قانون اگر کسی از مبلغی بالاتر رشوه گرفته باشد از پنج تا ۱۰ سال مجازات میشود که بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۰ سال در نظر گرفته میشود، مسائل امنیتی نیز بین دو سال تا پنج سال است که طبق این ماده قانونی باید اکثریت مجازات درنظر گرفته شود… در حکم مهدی هاشمی در مقام اجرا یکی از اینها که بالاتر است اجرا میشود یعنی عملا ۱۰ سال اجرا خواهد شد. »
«دکل خواری» آقازادهی «تساهل و تسامح»
خبرگزاری فارس در ۲۴ آبان ۹۴ در گزارشی اختصاصی خبر داد که با حکم بازپرس دادسرای ویژه مفاسد اقتصادی ، «محمد محسن مهاجرانی»، فرزند عطاءالله مهاجرانی وزیر لندن نشین فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات، بازداشت شد. مهاجرانی کسی بود که با سیاست «تسامح و تساهل» در عرصه فرهنگ در دوران وزارت خود، پای توهین و زیر سوال بردن مقدسات را در بخش فرهنگی کشور باز کرد.
منابع آگاه علت بازداشت فرزند مهاجرانی را بخاطر نقش وی در پرونده موسوم به دکل گمشده نفتی ۸۷ میلیون دلاری موسوم به «فورتونا» عنوان کردند.
شبکه اطلاع رسانی « راه دانا» نیز در تاریخ ۱۳۹۴/۰۹/۱۹ گزارش داد که «محمد محسن مهاجرانی»، پسر عطاالله مهاجرانی، وزیر فراری دولت اصلاحات، با دلال دکل گمشده قراردادی را بسته بود که طی آن «رضا طباطبایی»، دلال مذکور، متعهد شده برای اخذ تسهیلات و کلیه خدمات بانکی اعم از وامهای کوتاه مدت، بلند مدت، سرمایه در گردش، گشایش اعتبار، سپردن وثیقه و امثال آن ۳ درصد از کل وام و اعتبار اخذ شده را به آقازاده یاد شده بپردازد.
این حقالزحمه برای امکان سرمایهگذاری و مشارکت مدنی در ساخت و ساز با نهادهای خصوصی، عمومی و دولتی به ۵ درصد از کل سرمایهگذاری انجام شده میرسد.
اما مهمترین و سودآورترین بخش این قرارداد مربوط به حقالزحمه مشاوره در پروژههای دولتی و غیر دولتی در زمینه خرید و فروش نفت خام، فرآوردههای نفتی و پتروشیمی، فروش انواع کالا، تجهیزات و قطعات است که ۴۰ درصد از سود خالص آن به پسر مهاجرانی میرسد.
در نهایت با گذشت بیش از ۵ ماه از ماجرای دکل دزدی پسر آقای وزیر اصلاحات، آقازاده مزبور در حالی که مسیر پدر را در پیش گرفته بود دستگیر شد.
شرکت های خانوادگی پدر «صنعت»
پایگاه خبری افکار (۱۳۹۴/۰۳/۲۵) در گزارشی، از حضور محمدرضا نعمت زاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم و دختران و داماد او(محمد محبعلی) در هیات مدیره دست کم ۳۳ شرکت خصوصی خبر داد.
این گزارش از قول «حسین طلا»، نماینده وقت مردم تهران در مجلس نوشت: » باید از دولت خواسته شود تا گزارش فعالیت وزرا در بخش خصوصی را به مجلس ارائه کند، زیرا حتی اگر مسوولیت نعمتزاده در ۳۳ شرکت خصوصی قدرتمند خلاف قانون هم نبود، این منش و سلوک با تاکیدات مکرر امام راحل، رهبر انقلاب و قانون نظام اسلامی همخوانی ندارد. »
این در حالی است که براساس تبصره ۴ ماده واحده قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل، تصدی هر نوع شغل دولتی دیگر در موسساتی که تمام یا قسمتی از سرمایه آن متعلق به دولت و یا موسسات عمومی است و نمایندگی مجلس شورای اسلامی، وکالت دادگستری، مشاوره حقوقی و ریاست و مدیریت عامل یا عضویت در هیات مدیره انواع شرکتهای خصوصی جز شرکتهای تعاونی ادارات و موسسات برای کارکنان دولت ممنوع است.
بعد از چندین بار رفت و آمد نعمت زاده به مجلس و سوال نمایندگانی چون حمید رسایی از او بابت عضویت خود و اعضای خانواده اش در هیات مدیره این تعداد شرکت بزرگ، در نهایت نعمت زاده پذیرفت که از هیات مدیره برخی از این شرکت ها کنار برود، اما به جای او، دختران و دامادش جایگزین شدند!
طبق این گزارش، براساس آگهی رسمی در ۲۶ بهمنماه ۱۳۹۲ از تغییرات شرکت «توسعه تجارت نعمت» شرکت سهامی خاص، شبنم نعمتزاده به شماره ملی ۰۴۵۰۵۷۶۲۶۴ و مریم بختیار به شماره ملی ۱۸۱۶۶۵۱۸۷۷ و زینب نعمتزاده به شماره ملی ۰۴۵۳۴۰۳۸۸۳ به سمت اعضای هیات مدیره برای مدت دو سال انتخاب شدند.
همچنین براساس آگهیهای رسمی در ۲۱ اسفندماه ۱۳۹۲ در رابطه با تغییرات شرکت «برق انرژی پاینده جم» سهامی خاص، سبد باقر مرتضوی به شماره ملی ۴۵۹۱۶۳۳۷۲۱ به سمت رییس هیات مدیره و شبنم نعمتزاده به شماره ملی ۰۴۵۰۵۷۶۲۶۴ به سمت نایب رییس هیات مدیره و مریم بختیار به شماره ملی ۱۸۱۶۶۵۱۸۷۷ به سمت عضو هیات مدیره و محمدمهدی مظفر به شماره ملی ۰۰۷۳۲۸۳۸۴۳ به سمت مدیرعامل خارج از هیات مدیره انتخاب شدند.
پس از آن، آگهی دیگری از تغییرات شرکت «رسا فارمد» منتشر شد که زینب نعمتزاده به کدملی ۰۴۵۳۴۰۳۸۸۳ به سمت رییس هیات مدیره و شبنم نعمتزاده به کدملی ۰۴۵۰۵۷۶۲۶۴ به سمت مدیرعامل و عضو هیات مدیره خارج از شرکا وم حمد محبعلی(داماد نعمتزاده) به کدملی ۰۰۵۳۳۰۳۹۴۶ به سمت عضو هیات مدیره خارج از شرکا و مریم بختیار به کدملی ۱۸۱۶۶۵۱۸۷۷ خارج از شرکا به سمت عضو هیات مدیره برای مدت نامحدود انتخاب شدند.
در آگهی دیگری هم که در تاریخ ۱۱ آذرماه سال گذشته در رابطه با تغییرات شرکت توسعه دارویی رسا منتشر شد، «شبنم نعمتزاده» دارای کدملی ۰۴۵۰۵۷۶۲۶۴ و شرکت گروه تجاری رسا فارمد به شناسه ملی ۱۰۱۰۳۷۵۳۹۵۰ و احمدرضا لشکری پول دارای کدملی ۰۰۶۳۹۴۵۳۷۱ به عنوان اعضای هیات مدیره تغیین شدند.
و این ها تنها نمونه هایی از حضور پررنگ فرزندان و منسوبان وزیر سالخورده دولت در بخش صنعت است. منتقدان بر این باورند که این حضور پررنگ وزیر و بستگان در بخش خصوصی صنعت از یک سو، و مسوولیت مستقیم ایشان در وزارتخانه مربوطه، شائبه تاثیر و تاثّر متقابل را ایجاد می کند، یعنی ممکن است جناب وزیر مستقیم یا غیرمستقیم، در جهت بیشینه کردن منافع در بخش خصوصی، مسایل و فاکتورهایی خاص را در زمینه سیاستگذاری و ریل گذاری بخش صنعت و تجارت دنبال کند. به طور مثال، منتقدان یکی از دلایل امضای توافقنامه جنجالی تجارت با تعرفه ترجیحی میان ایران و ترکیه را که تبعات منفی زیادی برای اقتصاد و تولید کشور داشت، در اوایل شروع کار نعمت زاده، با روابط تجاری خوب برخی شرکت های وابسته به او و خانواده اش با ترکیه مربوط می دانستند.
کسب و کار نفتی «بانوی زمین»
خبرگزاری فارس در گزارشی در ۲۸ دی ما ۹۵ با عنوان « ماجرای شراکت میلیاردی سرمایهگذاران جوان با آقازاده ابتکار» ماجرای تجارت «سید طه هاشمی»، فرزند معصومه ابتکار، معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت از محیط زیست، و سیدمحمد هاشمی را شرح داد.
طبق گزارش فارس، ماجرا از جایی آغاز میشد که طه هاشمی پسر ابتکار با طرح دوستی با تعدادی از جوانان متوجه میشود که این افراد تحت عنوان یک هلدینگ فعالیت اقتصادی انجام میدهند، پسر ابتکار پیشنهاد سرمایه گذاری به آنها میدهد و به این ترتیب ۲۰ نفر از آنها و به تبع آنها خانوادههایشان وارد پروژهای میشوند که هیچ قرارداد مکتوبی با آنها بسته نمیشود و به آنها گفته میشود که چون مادر طه هاشمی ازمسئولان دولت است و حساب مالی آنها تحت نظر دولت و مسئولان نظارتی است، نباید تلرانس مالی آنها تغییر چندانی داشته باشد و قرارداد مکتوبی منعقد نمیشود، بنابراین پول، ارز، سکه و چک میان افراد جا به جا میشود و پولی به حسابها واریز نمیگردد، ضمانت این قرارداد حضور و حمایت معاون رئیس جمهور و امضای همسر او در پشت چکهایی است که صادر میشود. گفتنی است که همسر خانم ابتکار، سید محمد هاشمی، از دانشجویان حاضر در تسخیر لانه جاسوسی و از مدیران یک نهاد خاص تا اواخر دهه ۶۰، از تاجران فعالان اقتصادی شناخته شده است که درباره او هم شائبه هایی درباره زمین های یک شهرک توریستی بزرگ در چمخاله، واردات بنزین از اروپا مطرح بود.
این پروژه، به واسطه پیوندهایی که پدر این آقازاده، یعنی سید محمد هاشمی با بخش نفت داشت، مربوط به این حوزه و تولید بنزین از گازهای فلور و فیشر، و تولید شمش گوگرد بود. آقازده مزبور موفق می شود از این جوانان مبلغی حدود ۷ میلیارد تومان برای این پروژه ها جمع کند و البته بدون تن دادن به «قرارداد مکتوب»، ۱۳ فقره چک با امضای خودش و ظَهرنویسی پدر به آن ها می دهد. سرمایه گذاران راضی و خشنود از معامله ای که طرف آن یک آقازاده و فرزند معاون رییس جمهور بود، این چک ها را می گیرند و منتظر سوددهی پروژه می مانند.
با مطرح شدن بحث برجام، و سراب سرازیر شدن میلیاردها دلار سرمایه خارجی به کشور، پدر آقازاده، به عنوان مغز متفکر اقتصادی خانواده که ید طولایی در حوزه ساخت و ساز، نفت و بازرگانی دارد، اصطلاحا «دبه» در می آورد و مدعی می شود که طرحی که او به پسرش داده، ۱۰۰ میلیون دلار ارزش دارد، در حالی که سرمایه گذاران تنها ۷ میلیارد آورده داشته اند.، از این رو، او سعی می کند که آن ها را از بخشی از پروژه کنار بگذارد. جالب این جاست که سید محمد هاشمی(همسر ابتکار) در مصاحبه ای با ایلنا، مدعی شده بود این پروژه را در راستای «اقتصاد مقاومتی» آغاز کرده بودند!
به هر حال، سرمایه گذاران که به شدت از این «زرنگ بازی» ناراحت و خشمگین شده بودند، تصمیم به خارج کردن کل سرمایه خود از پروژه می گیرند. آن ها چک هایی که از آقازاده در اختیار داشتند به اجراء گذاشتند. بعد از شکایت سرمایه گذاران و کش و قوس های قضایی، در نهایت حکم جلب «سید طه هاشمی» به اتهام کشیدن چک بلامحل صادر می شود.
نکته جالب این که وقتی ماموران کلانتری برای بازداشت آقازاده اقدام می کنند، با ممانعت محافظان معاون رییس جمهور موفق به این کار نمی شوند! در این میان، حراست سازمان محیط زیست بسیج می شود تا به نحوی ماجرا را با گرفتن رضایت یا مصالحه فیصله دهند!
طبق قانون در صورتی که حکم از سوی دادگاه صادر شود و متهم در دسترس نباشد و یا حاضر به حضور در جلسات دادگاه نباشد، چنانچه حکم محکومیت، جنبه مالی از قبیل رد مال، مصادره یا جزای نقدی و دسترسی به اموال محکوم علیه وجود داشته باشد، حکم باید از سوی نیروی انتظامی اجرا شود؛ اما در این پرونده تاکنون از اجرای حکم قانون امتناع شده و قوه قضائیه موظف به رسیدگی و احقاق حقوق مالباخته است، این حکم در مرحله تجدید نظر خواهی قرار گرفته و اعتراضی بر آن قابل قبول نخواهد شد.
سلطان «ژن»؛ حمیدرضا عارف
اما سه سال پیش، ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، پایگاه خبری-تحلیلی «رجانیوز»، در واکنش به صف کشیدن آقازاده ها برای ثبت نام در اتاق بازرگانی تهران، به فعالیت های اقتصادی «حمید رضا عارف(معروف به «پسر عارف» و جدیدا «سلطان ژن») پرداخت.
طبق این گزارش، حمیدرضا عارف پسر محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات، که آن روزها به عنوان یک «سرمایه دار» و «تاجر» برای انتخابات اتاق بازرگانی ثبتنام کرده بود، در توضیح سابقه کاری خود به ماجرایی اشاره کرد که تطبیق آن با سن و سال و میزان تجربه ای که علی القاعده می توانست داشته باشد، بسیار عجیب می نمود.
حمیدرضا عارف در همان مقطع، در گفتگو با سایت خبرآنلاین به سوابق فعالیتهای اقتصادی خود این گونه اشاره کرد: «من از سال ۸۰ تا به امروز حداقل ۴ شرکت اقتصادی راه اندازی کرده ام که فعال هستند. افتخار و ادعا می کنم که برای مثال در سال۲۰۰۴ شرکت MTN آفریقای جنوبی را که در ایران توانست اولین اپراتورخصوصی تلفن همراه کشور (ایرانسل) را راه اندازی کند وشاید مهمترین و بزرگترین پروژه خصوصی سازی در کشور بوده، را به کشور آوردهام. به این افتخار میکنم که در سن کم توانستم یک شرکت بزرگ و قوی خارجی را با تواناییهای شخصی به ایران بیاورم که هرچند متاسفانه با دخالت دولت نهم این شرکت خارجی با برخی شرکتهای زیر مجموعه وزارت دفاع و بنیاد مستضعفان شریک شد و کلیه حقوق مادی و معنوی من و شرکایم غیر مشروعانه! نادیده گرفته شد.»
«پسر عارف» از نقش خود در آوردن یک شرکت بزرگ بینالمللی عرصه ارتباطات، یعنی MTN، به ایران در سال ۱۳۸۴ داستان مفصلی تعریف کرد، در حالی که حمیدرضا عارف متولد سال ۵۷ است، یعنی او که جوانی ۳۹ ساله است و در سال ۱۳۸۴ که شرکت MTN را به ایران آورده، ۲۷ سال داشته است.
پسر عارف در سال ۱۳۸۴، نهایتا جوانی بود که از دوره کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شده بود. این که او از کی کار اقتصادی را آغاز کرد و چه گونه به آن حد از اعتبار اقتصادی در داخل و بعد در سطح بین المللی رسید که که توانست غول ارتباطات آفریقای جنوبی را به ایران بیاورد، معمایی است که این «اَبَر-ژن» بین المللی خود باید پاسخ دهد.
البته وقتی به سوابق آقای «دکتر»(پدر محمدرضا) نگاه می کنیم، آن گاه تا حدی این معما، و این که چگونه عارف جوان برای ورود به کار اقتصادی حوزه فناوری ارتباطات را انتخاب کرد، آسان تر می شود. محمدرضا عارف از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ وزیر پست و تلگراف و تلفن، از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۰ رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی و از ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ معاون اول دولت اصلاحات بوده و عالیترین سمتهای اقتصادی و فناوری را در آن دولت در اختیار داشته است.
طبق گزارش رجانیوز، در دوران دولت دوم اصلاحات، وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۸۲کنسرسیوم ایرانسل(با مشارکت MTN) را به عنوان برنده مزایده اپراتوری دوم تلفن همراه اعلام نمود. در سال ۱۳۸۴ و در اوایل دولت نهم این شرکت با اخذ مجوز فعالیت خود را آغاز کرد. شرکتی که در سال های اخیر به یکی از پرمنفعت ترین شرکت های ایران تبدیل شده است.
باید پرسید اگر «حمیدرضا عارف»، پدرش در وزارت ارتباطات و بعد در سطح معاون اول نبود، بروز ژنی اش به میزان فعلی می رسید یا خیر.
وزارت دارایی آمریکا شش شرکت ایرانی را به فهرست تحریمها اضافه کرد
وزارت دارایی آمریکا شش شرکت ایرانی را به فهرست تحریمها اضافه کرد
وزارت دارایی آمریکا در واکنش به پرتاب ماهوارهبر سیمرغ شش شرکت ایرانی را به فهرست تحریمها اضافه کرده است.
آمریکا میگوید این شش شرکت زیرمجموعه گروه صنعتی شهید همت هستند که یکی از « نهادهای کلیدی » در برنامه موشکهای بالستیک ایران معرفی شده است.
وزارت دارایی آمریکا میگوید پرتاب ماهوارهبر سیمرغ اقدامی « تحریکآمیز » بوده، چرا که فناوری موشکهای ماهوارهبر مشابه موشکهای بالستیک قارهپیما است.
وزارت خارجه آمریکا هم آزمایش سیمرغ را خلاف « روح برجام » دانسته اما محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، میگوید ایران به متن و به روح برجام (توافق هستهای) پایبند بوده است.
آقای ظریف میگوید همه جزئیات توافق به دقت در مذاکرات تعیین شده و ایران موشکی که برای حمل کلاهکهای هستهای « طراحی شده باشد » آزمایش نکرده است.
عبدالرضا نیک بین رودسری (عبدی نیک بین) از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران یکشنبه اول مردادماه 1396 پس از سالها ابتلا به سرطان درگذشت.
عبدالرضا نیکبین رودسری یکی از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق
عبدالرضا نیک بین رودسری (عبدی نیک بین) از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران یکشنبه اول مردادماه 1396 پس از سالها ابتلا به سرطان درگذشت.
اسدالله لاجوردی چشم و چراغ خمینی و خامنهای ایرج مصداقی
ایرج مصداقی
دوشنبه۱۷اردیبهشت ۱۳۶۳
یکماه بعد مسئولان اطلاعات سپاه به همراه لاجوردی نزد رفسنجانی میروند چرا که لاجوردی زیربار نمیرود.
یکشنبه۱۳ خرداد۱۳۶۳
در نتیجهی این دیدار قرار میشود لاجوردی و همکارانش به دیدار رفسنجانی آمده و به رایزنی بپردازند. دو روز بعد این ملاقات انجام میشود:
پنجشنبه ۸ شهریور ۱۳۶۳
چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۶۳
در رابطه با بحران مالی بوجود آمده برای سپردهگذاران شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان
1- هدف گزارش
هدف ازاین گزارش ارائه مدارك،دلايل، شواهد و قرائن متقن برای نشان دادن « وجود سوء مدیریت و فسادمالی سازمان یافته » درمدیریت بانک مرکزی و همچنین در مدیریت موسسه اعتباری کاسپین دررابطه با بحران مالی بوجود آمده برای سپرده گذاران شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان، یکی از اجزاء تشکیل دهنده موسسه اعتباری مجاز کاسپین(شرکت اعتباری آرمان ایرانیان) میباشد. برای رسیدن به درک صحیح و کامل از موضوع مورد گزارش ، مطالعه دقیق تمام سطرهای کلیه صفحات این گزارش به مثابه حلقه های متوالی یک زنجیر ضروری است.
شایان ذکر است که چارچوب این گزارش شامل سه بخش است:
الف) متن گزارش
ب) پیوست ها
ج) ضمیمه ها
پیش ازتصویب قانون »تنظیم بازار غیر متشکل پولی » توسط مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۲۲/۱۰/۱۳۸۳، شرکتهای تعاونی اعتبار نظیر شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان تحت مجوز وزارت تعاون فعالیت میکردند. بعدازتصویب قانون مذکور،این شرکتها موظف شدندکه طبق تبصره ۲ ماده ۱ این قانون ، برای ادامه فعالیت خودرا با ضوابط بانک مرکزی انطباق داده و از این بانک مجوز فعالیت دریافت نمایند. براساس تبصره و ماده مذکوراست که از سال 1383 به بعد، بانک مرکزی برای شرکتهای تعاونی اعتبارکه هنوز مجوز بانک مرکزی را دریافت نکرده اند،لفظ غیرمجاز را استفاده کرده و میکند.
درادامه،لازم است که روشهای ممکن برای ساماندهی شرکت های تعاونی اعتبار فعال در بازار پولی کشور نظیر شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان که با اخذ مجوز از وزارت تعاون فعالیت خود را شروع کرده بودند و با تصویب قانون »تنظیم بازارغیرمتشکل پولی » در سال 1383، موظف شدندکه طبق تبصره ۲ ماده ۱ این قانون برای ادامه فعالیت،خود را با ضوابط بانک مرکزی انطباق داده و از این بانک مجوز فعالیت دریافت نمایند، توضیح داده شود.
پس ازتصویب قانون مذکور،شرکتهای تعاونی های اعتبار نظیر شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان که تا آن زمان بر اساس مجوز وزارت تعاون فعالیت میکردند راه های ذیل را برای ادامه فعالیت در اختیار داشتند که عبارت بودند:
– کسب مجوز مستقیم از بانک مرکزی درصورت توان این شرکت برای انطباق با ضوابط بانک مرکزی
– انحلال کامل
– ادغام در بانک ها یا موسسات اعتباری مجاز دیگر
الف) انحلال کامل
درروش انحلال کامل یک شرکت،مدیران تصفیه شرکت،طی فرایند تصفیه، با پرداخت سپرده های سپرده گذاران و دیگربدهیهای شرکت ازمحل دارایی های آن نسبت به انحلال کامل آن اقدام نموده وپس از اتمام فرایند تصفیه ، شخصیت حقوقی شرکت محو میگردد.
ب) ادغام
ادغام شرکت ها به دو صورت می تواند صورت گیرد:
۱- ادغام ساده (یک جانبه)
۲- ادغام ترکیبی (دو جانبه یا چند جانبه)
ب-۱ ) ادغام ساده
در این نوع ادغام، شرکت ادغام کننده اصولا” از لحاظ توان مالی و دارایی بزرگتر از شرکت ادغام شونده میباشد. دربعضی موارد شرکت ادغام کننده نسبت به شرکت ادغام شونده بسیاربزرگ است بطوریکه ادغام آنهارا ادغام » نهنگ-ماهی کوچک »مینامند. باعمل ادغام، شرکتی که توان مالی،دارایی و امکانات بیشتری دارد شرکت کوچکتر را در خود جذب میکند.درنتیجه شرکت جذب کننده سرمایه خود را افزایش میدهد و شرکت ادغام شده بخشی از شرکت ادغام کننده میگردد و وجود جداگانه( شخصیت حقوقی) خودرا از دست میدهد.
ب-۲ ) ادغام ترکیبی (دو جانبه یا چند جانبه)
ادغام ترکیبی عبارت است از ایجاد یک شرکت جدید توسط دو یا چند شرکت موجود و ترکیب شدن آنها درشرکت جدید به نحوی که وجود جداگانه( شخصیت حقوقی) شرکتهای موجود محو و منحل شود. اصولا » شرکتهایی میتوانند با هم بصورت ترکیبی ادغام گردند که مجموع بدهیها و زیان های این شرکتها از میزان دارایی آنها بیشتر نباشد.
انتخاب روش »کسب مجوزمستقیم از بانک مرکزی »، »انحلال کامل » یا یکی از روش های ادغام، در طرحی ساماندهی درچارچوب قانون تنظیم بازار غیر متشکل پولی، بستگی به نظر بانک مرکزی،تصمیم سهامداران شرکت و اوضاع و احوالی که شرکت درآن قراردارد بستگی دارد.
۱-۱-۲ بررسی روش های « انحلال کامل » یا « ادغام ساده » برای ساماندهی شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان در چارچوب قانون »تنظیم بازار غیر متشکل پولی »
هدف ازاین بخش، بررسی این موضوع است که اگرمدیریت محترم بانک مرکزی به ریاست دکتر سیف به شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان بعلت عدم توان این شرکت برای انطباق با ضوابط این بانک برای کسب مجوز مستقیم از بانک مرکزی، پیشنهاد یا الزام »ادغام ساده » یا « انحلال کامل » آن را مینمود ، چه اثری بر میزان مبلغ دریافتی توسط سپرده گذاران این شرکت می داشت.
۱-۱-۱-۲ بررسی انتخاب یکی از روش های »ادغام ساده » یا « انحلال کامل » در انتهای سال۱۳۹۲ برای ساماندهی شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان در چارچوب قانون « تنظیم بازار غیر متشکل پولی »
برای بررسی اثرادغام ساده یا انحلال کامل شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان برمیزان مبلغ دریافتی توسط سپرده گذاران این شرکت،نگاهی به گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورتهای مالی مورخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ شرکت مذکور که کپی کامل آن در ضمیمه 1 در بخش ضمائم این گزارش آورده شده است می اندازیم.
براساس بند-۶ و بند-۷ صفحه ۲ این گزارش، نتیجه عملکرد شرکت درسال مالی مورد گزارش مبلغ ۲۴/۵ میلیارد تومان سود بوده است و وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی این شرکت ازتمام جنبه های با اهمیت، طبق استانداردهای حسابداری،بنحومطلوب نشان میدهد.ترازنامه این شرکت مندرج درصفحه۲ صورتهای مالی مورخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ درگزارش حسابرس مستقل این شرکت که کپی آن در پیوست 1 در بخش پیوستها آورده شده است، نشان میدهدکه دارایی های این شرکت معادل ۳۵۴۰ میلیارد تومان و بدهیهای آن نیز به همان میزان بوده که حاکی از برابر بودن دارایی ها و بدهی های این شرکت میباشد. براساس ترازنامه،جمع سپرده های مردم دراین شرکت در تاریخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲، حدود ۳۵۳۰ میلیارد تومان و میزان تسهیلات داده شده حدود ۱۹۸۴ میلیارد تومان بوده است.
درهفته های آغازین سال ۱۳۹۳، بانک مرکزی بمنظورصیانت ازحقوق سپرده گذاران این شرکت میتوانست به روش ادغام ساده آنرا دریکی از بانک های مجاز دارای توانایی مالي بالا مثل »بانک ملی » ادغام نماید. بانک مربوطه میتوانست با دراختیارگرفتن کلیه دارایی های این شرکت که با درنظرگرفتن سود بالای تسهیلات داده شده مبلغ آن ازمبلغ سپرده ها بیشترمیشد، نسبت به انحلال کامل شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان و عودت مبلغ اصل سپرده ها و سود آن به سپرده گذاران این شرکت اقدام نماید.
درصورت عدم تمایل به پذیرش عمل ادغام توسط یکی از بانک های مجاز دارای توانایی مالی بالا ، بانک مرکزی به منظور صیانت ازحقوق سپرده گذاران این شرکت میتوانست خود راسا » با در رهن گرفتن کلیه دارایی های این شرکت که با درنظر گرفتن سود بالای تسهیلات داده شده مبلغ آن از مبلغ سپرده ها بیشتر میشد و اختصاص یک خط اعتباری، نسبت به انحلال کامل شرکت تعاونی اعتباری فرشتگان و عودت مبلغ اصل سپرده ها و سود آن به سپرده گذاران این شرکت اقدام نماید.
۲-۱-۱-۲ بررسی انتخاب یکی از روش های ادغام ساده یا انحلال کامل در انتهای سال۱۳۹۴ برای ساماندهی شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان در چارچوب قانون “تنظیم بازار غیر متشکل پولی “
برای بررسی اثر انحلال کامل شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان بر میزان مبلغ دریافتی توسط سپرده گذاران این شرکت، نگاهی به گزارش حسابرسی تهیه شده توسط موسسه حسابرسی دایا رهیافت برای دوره مالی سه ماه و بیست و هفت روزه منتهی به ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ موسسه اعتباری کاسپین که کپی کامل آن در ضمیمه 2 در بخش ضمائم این گزارش آورده شده است می اندازیم. شایان ذکراست که موسسه اعتباری کاسپین ُ همان موسسه ای است که براساس تکلیف بانک مرکزی با ادغام ترکیبی(چند جانبه) شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان و هفت شرکت اعتباردیگر تاسیس گردیده و در تاریخ ۲۷/۱۲/۱۳۹۴ مجوز فعالیت دریافت نمود.
جدول ذیل بند ۲-۲۴ یادداشت های توضیحی صورت های مالی درصفحه۲۲ گزارش حسابرسی که کپی آن صفحه در پیوست 2 در بخش پیوست ها آورده شده است، نشان می دهد که جمع سپرده های مردم در این شرکت درتاریخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۴،حدود ۶۲۶۰ میلیارد تومان اما میزان دارایی های این شرکت حدود ۵۶۳۸ میلیارد تومان و حدودا » ۶۲۲ میلیارد تومان یا حدودا » به میزان ۱۰ درصد کمتر از سپرده ها میباشد. میزان تسهیلات داده شده توسط شرکت در تاریخ مذکور حدودا » ۴۸۸۰ میلیارد تومان است.اگرچه دارایی های این شرکت نسبت به سپرده ها در تاریخ مذکور دارای کسری ۶۲۲ میلیارد تومانی میباشد اما با در نظر گرفتن سود سالیانه بالای این تسهیلات(حدودا » ۴۰ درصد) برای مبلغ ۴۸۸۰ میلیارد تومان تسهیلات داده شده، سود سالیانه دریافتی آتی این شرکت بابت تسهیلات ، حدودا » سه برابرکسری دارایی درتاریخ مذکور میباشد. لذا، درهفته های آغازین سال ۱۳۹۵، بانک مرکزی به منظور صیانت از حقوق سپرده گذاران این شرکت میتوانست به روش ادغام ساده این شرکت را در یکی از بانک های مجاز دارای توانایی مالي بالا ادغام نماید. بانک مربوطه میتوانست با دراختیارگرفتن کلیه دارایی های این شرکت که با در نظر گرفتن سود بالای تسهیلات داده شده مبلغ آن ازمبلغ سپرده ها بیشترمیشد، نسبت به انحلال کامل شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان و عودت مبلغ اصل سپرده ها و سود آن به سپرده گذاران اقدام نماید.
در صورت عدم تمایل به پذیرش عمل ادغام توسط یکی از بانک های مجاز دارای توانایی مالي بالا ، بانک مرکزی به منظور صیانت از حقوق سپرده گذاران این شرکت میتوانست خود راسا » با در رهن گرفتن کلیه دارایی های این شرکت که با درنظرگرفتن سود بالای تسهیلات داده شده مبلغ آن ازمبلغ سپرده ها بیشتر میشد و اختصاص یک خط اعتباری، نسبت به انحلال کامل شرکت تعاونی اعتباری فرشتگان و عودت مبلغ اصل سپرده ها و سود آن به سپرده گذاران اقدام نماید.
همانگونه که توضیح داده شد بانک مرکزی در هفته های آغازین سال ۱۳۹۳ و حتی با دو سال تاخیر، درهفته های آغازین سال ۱۳۹۵ میتوانست با اتخاذ روش ادغام ساده یا انحلال کامل نسبت به امرساماندهی شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان از طریق عودت اصل سپرده و سود آن تا تاریخ عودت سپرده با کمترین مشکل اقدام نماید.
سوال: چرا بانک مرکزی این کار را نکرد؟
بانک مرکزی درآغاز اسفندماه ۱۳۹۲،رویکرد ادغام ترکیبی(چند جانبه) را برای ساماندهی شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان و هفت شرکت تعاونی اعتبار دیگراتخاذ کرد که ذیلا » به آن پرداخته میشود .
3-۱-۲ بررسی رویکرد ادغام ترکیبی(چند جانبه) اتخاذ شده توسط بانک مرکزی در انتهای سال۱۳۹۴ برای ساماندهی شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان و هفت شرکت تعاونی اعتبار دیگر
بانک مرکزی دراسفندماه۱۳۹۲ با اتخاذ روش ادغام ترکیبی(چندجانبه)، ازشرکتهای تعاونی اعتبارفرشتگان،الزهراء(س)،وحدت، دامداران وکشاورزان کرمانشاه،امیدجلین، بدرتوس، عام کشاورزان مازندران،پیوندوحسنات درخواست نمود با تأسیس یک شرکت جدید و ادغام شرکتهای مذکور در شرکت جدید بنحوی که وجودجداگانه(شخصیت حقوقی) شرکتهای موجود محو و منحل شود، به فعالیت های خود پس ازکسب مجوز فعالیت برای شرکت جدید ادامه دهند.
1-3-۱-۲ مروری بر نحوه و مبانی قانونی شکل گیری شرکت اعتباری آرمان ایرانیان
براساس آیین نامه مصوب هیئت وزیران درخصوص نحوه تاسیس و اداره موسسات اعتباری غیردولتی( ضمیمه3 در بخش ضمائم این گزارش)، فرآیندتأسیس موسسات اعتباری غیردولتی شامل 4 مرحله میباشدکه باصدورموافقتنامه اصولی درمرحله اول شروع شده و باصدور اجازه نامه فعالیت درمرحله چهارم خاتمه می یابد. درمرحله اول فرآیند تأسیس موسسات اعتباری غیردولتی،تعدادی ازسهامداران کلیدی شرکتهای تعاونی اعتبار هشتگانه مذکور به همراه برخي از اعضاي خانواده خودوجلب مشارکت تعدادی دیگر از اشخاص حقیقی و حقوقی به عنوان هیئت موسسین،تقاضای اولیه خود را برای کسب موافقت اصولی برای تأسیس یک موسسه اعتباری بنام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان با سرمایه اولیه ۳۰۰ میلیارد تومان به بانک مرکزی ارائه دادند.نظر به اینکه براساس ماده ۵ آیین نامه فوق الذکر،تاسیس موسسه اعتباری صرفا درقالب شرکت سهامی عام امکان پذیرمیباشد،لذا متقاضیان تاسیس شرکت اعتباری باید طرح اعلامیه پذیره نویسی عمومی سهام شرکت خود در بورس اوراق و اوراق بهادار را تهیه و به بانک مرکزی جهت تایید ارایه نمایند.
درمرحله دوم، موسسین برابر با ماده 26 آیین نامه مذکور بایستی مبلغ پنجاه درصد سرمایه مورد نیاز برای تاسیس موسسه اعتباری را نزد بانک مرکزی تودیع نمایند. پس از تودیع مبلغ مذکور،بانک مرکزی طی نامه شماره ۳۵۴۷۷۵/۹۲ مورخ ۴/۱۲/۱۳۹۲ به رییس محترم سازمان بورس و اوراق بهادار که کپی آن در پیوست 3 در بخش پیوست های این گزارش آورده شده است، موافقت این بانک را جهت انجام مراحل پذیره نویسی شرکت اعتباری آرمان ایرانیان را به آن سازمان اعلام می نماید.
در مرحله سوم ، براساس ماده ۳۳ آیین نامه مذکور، موسسین موسسه اعتباری موظفند پس ازتایید طرح اعلامیه پذیره نویسی عمومی سهام خود توسط بانک مرکزی، نسبت به پذیره نویسی در بورس اقدام نماید.در راستای اجرای ماده ۳۳ آیین نامه مذکور، موسسین شرکت اعتباری آرمان ایرانیان مدارک مورد نیاز پذیره نویسی عمومی سهام شرکت خود را به سازمان بورس و اوراق بهادار ارایه کردند.سازمان بورس و اوراق بهادار درتاریخ ۸/۷/۱۳۹۳ اطلاعیه صدورمجوزعرضه عمومی سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان(سهامی عام-درشرف تاسیس) را تحت کدPM-IOP-93A-098 منتشر می نمایدکه در ضمیمه 4 این گزارش آورده شده است.سازمان بورس و اوراق بهادار علاوه بر اطلاعیه فوق الذکر، مدارک زیر را هم منتشر نمود که در کتابچه ضمائم آورده شده است.
– اطلاعیه سازمان بورس درخصوص پذیره نویسی شرکت اعتباری آرمان ایرانیان ( ضمیمه 5)
– مجوز سازمان بورس برای برای پذیره نویسی سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان ( ضمیمه 6)
– اعلامیه پذیره نویسی شرکت اعتباری آرمان ایرانیان ( ضمیمه 7 )
– بیانیه ثبت سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان ( ضمیمه 8 )
– مجوز اداره ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری تهران برای شرکت اعتباری آرمان ایرانیان ( ضمیمه 9)
– اساسنامه شرکت اعتباری آرمان ایرانیان( ضمیمه ۱0)
– مجوز بانک مرکزی برای پذیره نویسی سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان ( پیوست 3)
– گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورتهای مالی مورخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲شرکت فرشتگان( ضمیمه 1)
– گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورتهای مالی مورخ۲۹/۱۲/۱۳۹۲شرکت امید جلین گرگان( ضمیمه ۱1)
– گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورتهای مالی مورخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲شرکت حسنات ( ضمیمه 12)
– گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورتهای مالی مورخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ شرکت تعاونی اعتبار عام کشاورزان استان مازندران( ضمیمه ۱3)
بیانیه ثبت سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان در بورس (ضمیمه شماره 8) که توسط شرکت مشاور سرمایه گذار نیکی گستر مهر،توسط شرکت کارگزاری ملت و شرکت کارگزاری امین آوید امضا و مهر شده و همچنین از سوی دو نفر از موسسین شرکت اعتباری آرمان ایرانیان به نام های »مرتضی عنایتی » و “ذکریا متحمل” امضا شده است، در بند الف و ب ذیل بخش سایرنکات با اهمیت اعلام میدارد که :
مطابق نامه شماره ۷۱۹۸۸۸ مورخ۲۰/۰۳/۱۳۹۳ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، در راستای ساماندهی بازار غیر متشکل پولی مقرر شده است که شرکت اعتباری آرمان ایرانیان به صورت مستقل و با انحلال تعاونی های اعتبار فرشتگان،الزهراء(س)،وحدت،دامداران و کشاورزان کرمانشاه،امیدجلین،بدرتوس،عام کشاورزان مازندران،پیوندو حسنات تاسیس گردد.
در این جا لازم به ذکر است گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورتهای مالی مورخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ مریوط به تعاونی های اعتبار بدرتوس، دامداران و کشاورزان کرمانشاه ، وحدت و الزهراء (س) به بورس ارایه نگردید.
سوال: موسسین شرکت اعتباری آرمان ایرانیان چه کسانی هستند و در صد سهام آنها چقد می باشد؟
پاسخ: همانگونه که در صفحه 5 اعلامیه پذیره نویسی شرکت اعتباری آرمان ایرانیان ( ضمیمه 7 ) مشاهده میشود، از حدود 53 درصد مالکیت موسسین شرکت اعتباری آرمان ایرانیان حدود 47 درصد مالکیت متعلق به 39 نفر اشخاص حقیقی مذکور در اعلامیه پذیره نویسی می باشد.
سوال : ارتباط اشخاص حقیقی موسس شرکت اعتباری آرمان ایرانیان با شرکت های تعاونی های اعتبار که طبق تکلیف بانک مرکزی باید با انحلال آنها شرکت اعتباری آرمان ایرانیان تاسیس گردد چیست؟
پاسخ : اسامی سهامداران شرکت های تعاونی اعتبار مذکور درگزارش حسابرس مستقل بانضمام صورتهای مالی مورخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ این شرکت ها ( ضمیمه های ۱،11، 12 و 13) آورده شده است.
جدولهای 1 تا 3 ، اسامی سهامداران تعدادی از شرکتهای تعاونی اعتبار مذکور وارتباط آنها با شرکت اعتباری آرمان ایرانیان را نشان می دهد.
جدول 1- اسامی سهامداران شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان و ارتباط آنها با شرکت اعتباری آرمان ایرانیان
درصد سهام در شرکت اعتباری آرمان ایرانیان |
درصد سهام در شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان |
سمت در شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان |
نام و نام خانوادگی |
ردیف |
96/0 |
10 |
رییس هیئت مدیره |
نرگس طالب زاده |
1 |
67/0 |
10 |
نایب رییس هیئت مدیره و مدیر عامل |
امید پردلی |
2 |
67/0 |
10 |
عضو هیئت مدیره |
پژمان نایب زاده |
3 |
67/0 |
10 |
– |
محمد جواد جعفری |
4 |
1 |
10 |
– |
بی بی جان علی اکبری |
5 |
67/0 |
10 |
– |
زهرا چرخکاران |
6 |
25/0 |
10 |
– |
احمد تفکر |
7 |
53/0 |
10 |
– |
ملیحه تفکر |
8 |
42/5 |
80 |
جمع سهام |
جدول 2- اسامی سهامداران شرکت تعاونی اعتبار امید جلین وارتباط آنها با شرکت اعتباری آرمان ایرانیان
درصد سهام در شرکت اعتباری آرمان ایرانیان |
درصد سهام در شرکت تعاونی اعتبار امید جلین |
سمت در شرکت تعاونی اعتبار امید جلین |
نام و نام خانوادگی |
ردیف |
01/0 |
نامشخص |
رییس هیئت مدیره |
غلامرضا پایین محلی |
1 |
01/0 |
نامشخص |
عضو هیئت مدیره و مدیر عامل |
علیرضا پایین محلی |
2 |
01/0 |
نامشخص |
نایب رییس هیئت مدیره |
جواد پایین محلی |
3 |
01/0 |
نامشخص |
عضو هیئت مدیره |
سید حسن حسینی |
4 |
01/0 |
نامشخص |
عضو هیئت مدیره |
محمدرضا اسماعیلی راد |
5 |
05/0 |
نامشخص |
جمع سهام |
جدول 3
اسامی سهامداران شرکت تعاونی اعتبار عام کشاورزان مازندران وارتباط آنها با شرکت اعتباری آرمان ایرانیان
درصد سهام در شرکت اعتباری آرمان ایرانیان |
درصد سهام در شرکت تعاونی اعتبار عام کشاورزان مازندران |
سمت در شرکت تعاونی اعتبار عام کشاورزان مازندران |
نام و نام خانوادگی |
ردیف |
08/0 |
90/0 |
عضو هیئت مدیره و مدیر عامل |
عیس بابایی |
1 |
07/0 |
85/0 |
– |
کیوان کریمی ریکنده |
2 |
1/0 |
28/1 |
– |
رمضانعلی فکوری جویبار |
3 |
25/0 |
03/3 |
جمع سهام |
همانگونه که مشاهده میشود، علاوه برتعدادی از سهامداران،تمام اعضای هیئت مدیره شرکتهای تعاونی اعتبار فرشتگان و امیدجلین و یک نفر از اعضای هیئت مدیره شرکت تعاونی اعتبار عام کشاورزان استان مازندران جزء موسسین شرکت اعتباری آرمان ایرانیان هستند.
براساس ماده ۲2 آیین نامه مذکور( ضمیمه 3 این گزارش)،موسسین موسسات اعتباری غیر دولتی موظفند که برنامه عملیاتی موردنظر خود را درچارچوب تعیین شده توسط بانک مرکزی تهیه و به تایید اين بانک برسانند.
برنامه عملیاتی شرکت اعتباری آرمان ایرانیان درصفحه 5 بیانه ثبت سهام این شرکت دربورس (ضمیمه 8)،آورده شده است.آغاز این برنامه که مطالعات اولیه میباشد از اول دی ماه 1392 شروع و انتهای این برنامه که ارائه خدمات به مشتریان میباشد به اسفند ماه 1393 ختم میگردد.
شرکت اعتباری آرمان ایرانیان در خصوص برنامه شروع فعالیت خود (موضوع ردیف ۵ جدول مندرج در صفحه۵ بیانیه ثبت سهام) در بند »ج » ذیل سایر نکات با اهمیت درصفحه ۱۷ بیانیه ثبت سهام چنین بیان میکند:
« بر اساس توافق انجام شده با بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران،و نیز براساس نامه شماره 71988 مورخ20/03/1393بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر لزوم انحلال شرکت های تعاونی فوق الذکر، با شروع فعالیت شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (سهامی عام درشرف تاسیس)،کلیه فعالیت های اعتباری و قبول سپرده از مشتریان توسط تعاونی های اعتبار مذکور قطع و مانده سپرده های این تعاونی ها حسب مقررات به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان انتقال می یابد.ضمنا »دارایی های شرکت های اعتباری مذکور بر اساس توافق هیئت مدیره شرکت اعتباری آرمان ایرانیان و هیئت مدیره تعاونی های اعتبار فوق الذکر و با رعایت ضوابط و مقررات مربوطه و نیاز شرکت اعتباری آرمان ایرانیان و صرف و صلاح ، پس از قیمت گذاری توسط کارشناس رسمی و تا میزان ارزش سپرده های انتقال یافته ، به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان واگذار خواهد شد. »
شرکت اعتباری آرمان ایرانیان درخصوص برنامه خود برای گزینش و تجهیز شعب این شرکت (موضوع ردیف 6 جدول مندرج درصفحه بیانیه ثبت سهام ) در بند « ه » ذیل سایر نکات با اهمیت در صفحه 17 بیانیه ثبت سهام چنین بیان می کند:
« شعب شرکت اعتباری آرمانایرانیان (سهامی عام در شرف تاسیس) از محل ساختمان و سایر داراییهای انتقال یافته از شرکت های تعاونی های اعتبار یادشده به میزان مورد نیاز، تامین و مازاد املاک انتقال یافته ، طی دوره زمانی معین واگذار خواهد شد. تعداد شعب موجود شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان 213 شعبه و هشت تعاونی دیگر (که تحت عنوان فردوسی فعالیت می کنند ) 293 شعبه می باشد. تعداد شعب شرکت اعتباری آرمان ایرانیان با توجه به تعداد شعب مجاز از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، طی یک برنامه زمانبندی سه ساله تعدیل خواهدشد. »
شرکت اعتباری آرمان ایرانیان سه مرحله تأسیس خود را بر اساس برنامه مذکور درصفحه 5 بیانه ثبت سهام این شرکت در بورس اما مرحله نهایی که همانا کسب مجوز فعالیت میباشد را با حدود یک سال تأخیر بجای پایان سال 1393 در پایان سال 1394 طی میکند. قبل ازمرحله آخر به درخواست شورای پول و اعتبار و با مجوز شماره ٣٣٥٦٦٢/94 مورخ 17/11/94 بانک مرکزی، نام شرکت اعتباري آرمان ايرانيان به شرکت اعتباري کاسپین تغییر میکند(کپی گواهی اداره شرکت ها درخصوص تغییر نام این شرکت در ضمیمه 14 دربخش ضمائم این گزارش آورده شده است).درآخرین مرحله تاسیس شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (موسسه اعتباری کاسپین) و درآستانه کسب مجوزشروع فعالیت این موسسه،موسسه اعتباری کاسپین (شرکت اعتباری آرمان ایرانیان)طی نامه شماره 1393/م/94 به تاریخ 08/12/1394 به معاونت نظارتی بانک مرکزی که کپی آن در پیوست 4 در بخش پیوست های این گزارش آورده شده است،موارد ذیل را اعلام میدارد:
1 ) نام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان به موسسه اعتباری کاسپین تغییر نمود.
2) تعاونی های مذکور منحل گردیدند.
3) تابلو های موسسه اعتباری کاسپین تهیه گردیده اند و ظرف هفته آتی سر درب شعب به شرح لیست پیوست نصب خواهد شد.
این موسسه، باتوجه به انجام کلیه موارد مورد نظرشورای محترم پول و اعتبار و بانک مرکزی،ازاین بانک درخواست مینماید که اقدام لازم جهت صدورمجوز فعالیت معمول گردد. در پی نامه فوق، بانک مرکزی طی نامه شماره 390539/94 مورخ 27/12/1394 که کپی آن در پیوست 5 در بخش پیوست های این گزارش آورده شده است،مجوز فعالیت موسسه اعتباری کاسپین را صادر نموده و پس از آن نام موسسه اعتباری کاسپین بعنوان پنجمین موسسه اعتباری مجاز، درجدول موسسات اعتباری مجاز در وب سایت بانک مرکزی درج میگردد ( کپی جدول مذکور در پیوست 6 در بخش پیوست های این گزارش آورده شده است).
با شروع فعالیت موسسه اعتباری کاسپین، این موسسه برنامه قبلی اعلامی خود به بورس ذیل بند » ج » و » ه » بیانیه ثبت سهام که فوقا » شرح داده شد را به اجرا درآورد یعنی :
1) استفاده از ساختمان های شعب شرکت های تعاونی های اعتبار که انحلال آنها را رسما » طی نامه شماره 1393/م/94 به تاریخ 08/12/1394به بانک مرکزی اعلام نموده بود بعنوان شعب موسسه اعتباری کاسپین و با نصب تابلوی موسسه اعتباری کاسپین بر سر درب آنها
2) در اختیارگرفتن مانده سپرده های شرکتهای تعاونی های اعتبار و انجام عملیات بانکی نظیر پرداخت/دریافت وجه به/از سپرده گذاران قبلی تعاونی های اعتباری منحل شده و جذب سپرده جدید و پرداخت تسهیلات
بند ۳-۷ مندرج در صفحه ۳ و بند ۲۴ صفحه ۲۲ گزارش حسابرسی تهیه شده توسط موسسه حسابرسی دایا رهیافت درتاریخ ۳۰ تیر ۱۳۹۵ برای دوره مالی سه ماه و بیست و هفت روزه منتهی به ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ موسسه اعتباری کاسپین (پیوست-2) تایید مینماید که شعب شرکتهای تعاونی اعتبار منحل شده به فعالیتهای دریافت سپرده به نام و روی سربرگ های موسسه اعتباری کاسپین و اعطای تسهیلات و انجام تعهدازطرف این موسسه مشغول بوده و فعالیتهای ذکر شده ، مطابق نامه شماره ۷۸۶/م/۹۵ مورخ ۲۵/۲/۹۵ جناب آقای ذکریا متحمل مدیرعامل این موسسه که کپی آن در پیوست 7 در بخش پیوستهای این گزارش آورده شده است ، با اطلاع و تحت امر و اشراف مدیریت موسسه اعتباری کاسپین بوده است.
موسسه اعتباری کاسپین با شروع فعالیت های مذکور در بند های 1 و 2 فوق و باتکیه بر » اعتماد مردم به مجوز صادره برای این موسسه از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران » و « دعوت بانک مرکزی از مردم برای سپرده گذاری در موسسات اعتباری و بانکی مجاز » توانست از طریق شعب شرکتهای تعاونی اعتبار منحله که به نام و بر روی سربرگ های موسسه اعتباری کاسپین فعالیت میکردند، طی 8 ماه سال 1395 مبالغ زیادی سپرده جذب نماید. این سپرده ها، شامل حساب های جدید سپرده سرمایه گذاری از سوی مردم و افزایش مبلغ سپرده گذاری از سوی آن دسته از سپرده گذارانی که قبلا » در تعاونی های مذکور حساب سپرده داشتند، میگردید.
فعالیت های دریافت سپرده و اعطای تسهیلات توسط موسسه اعتباری کاسپین تا اواخر آبان ماه ادامه داشت تا اینکه در تاریخ 6/9/1395 دادستان محترم تهران جناب آقای دکتر عباس جعفری دولتآبادی طی مصاحبه ای اعلام نمودند: حسب اعلام بانک مرکزی، تعاونی اعتبار فرشتگان بیش از 8 هزار میلیارد تومان سپردههای مردم را جذب نموده و درحال حاضر4000 میلیارد تومان کسری و زیان دارد (گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران).
پس از اعلام این موضوع در تاریخ فوق الذکر، بحران مالی موسسه اعتباری کاسپین شروع شد .
۲-۲ نقش عملکرد هیئت مدیره و مدیران اجرایی موسسه اعتباری کاسپین پس از دریافت مجوز فعالیت از بانک مرکزی در بروز بحران دراین موسسه
همانگونه که قبلا » با اشاره به مدارک متقن ذکر شد، پس از صدور مجوز فعالیت برای موسسه اعتباری کاسپین توسط بانک مرکزی در تاریخ ۲۷/۱۲/۱۳۹۴ و اجرای بندهای »ج » و » ه » بیانیه ثبت سهام این موسسه در بورس توسط مدیران موسسه مذکور ، شعب شرکت های تعاونی اعتبار هشتگانه بعنوان شعب موسسه اعتباری کاسپین ، به فعالیتهای دریافت سپرده به نام و روی سربرگ های موسسه اعتباری کاسپین و اعطای تسهیلات و انجام تعهد از طرف این موسسه اعتباری مشغول شدند و فعالیتهای ذکر شده با اطلاع و اشراف و تحت امر هیئت مدیره و مدیران اجرایی موسسه اعتباری کاسپین بوده و تا آذرماه سال 1395 ادامه داشته است. درنتیجه قانونا »ریسک و مسئولیت فعالیت های فوق الذکر از جمله عدم کفایت دارایی های شرکت های تعاونی های اعتبار مذکور به منظور پوشش بدهی های آنها بعهده هیئت مدیره و مدیران اجرایی موسسه اعتباری کاسپین می باشد.
۳-۲ بررسی رویکرد بانک مرکزی برای حل بحران موسسه اعتباری کاسپین با توجه به مبانی قانونی مرتبط با مراحل تاسیس این موسسه
در ابتدا 2 سوال مهم را باید مطرح کرد.
سوال اول : آیا کسری مالی 4000 میلیارد تومانی ادعا شده مربوط به قبل از کسب مجوز فعالیت شرکت اعتباری آرمان ایرانیان است یا بعد از آن ؟
سوال دوم: دلیل اینکه پس از گذشت زمان بسیار اندکی (حدود 8 ماه ) از تاسیس موسسه اعتباری کاسپین برای این موسسه بحران مالی بوجود آمد چیست ؟
برای رسیدن به پاسخ سوالات فوق ، لازم است مواردی از مبانی قانونی مرتبط با مراحل تاسیس این موسسه مورد بررسی قرار گیرد.
در ابتدا لازم به ذکر است که در هنگام پذیره نویسی عمومی سهام موسسه اعتباری آرمان ایرانیان(موسسه اعتباری کاسپین ) در بورس،گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورتهای مالی مورخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ تنها چهارشرکت تعاونی اعتبار یعنی فرشتگان، امید جلین، حسنات اصفهان و کشاورزان مازندران داده شد و گزارشات چهار تعاونی اعتبار دیگر داده نشد. مگر قرار نبود طبق تکلیف بانک مرکزی با انحلال ۸ شرکت تعاونی اعتبار ، شرکت جدیدی تاسیس گردد پس چرا گزارشات چهار تعاونی دیگر به بورس ارائه نگردید؟
براساس گزارش حسابرس مستقل(ضمائم ۱4-۱1)، ترازنامه منتهی به سال مالی ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ چهار تعاونی اعتبار فرشتگان، امید جلین، حسنات اصفهان و کشاورزان مازندران نشان میدهد که دارایی ها و بدهیهای این تعاونی ها باهم برابرند و وضعیت مالی،عملکرد مالی و جریانهای نقدی تعاونی های مذکور به نحو مطلوب میباشد.
مطابق جدول صفحه 18 بیانیه ثبت سهام ، مانده سپرده تعاونی های اعتبار فرشتگان، امید جلین، حسنات اصفهان و کشاورزان مازندران در تاریخ 31/5/1393 از دارایی هایی سال مالی منتهی ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ کمتر می باشد.
بطور مثال مانده سپرده تعاونی های اعتبار فرشتگان و امید جلین تعاونی در تاریخ 31/5/1393 به ترتیب حدود 995 میلیارد تومان و حدود 603 میلیارد تومان بیشتر از از دارایی هایی آنها در تاریخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۲ میباشد.
چون جدول دارایی های آنها در تاریخ 31/5/1393 به همراه جدول مانده سپرده ها درصفحه 18 بیانیه ثبت سهام در بورس منشر نشده است قضاوتی در مورد کمبود دارایی های این تعاونی ها در این تاریخ نمیتوان داشت.
با توجه به اینکه مرحله آخرتأسیس موسسه اعتباری آرمان ایرانیان (موسسه اعتباری کاسپین) یعنی کسب مجوز فعالیت حدود یک سال به تاخیر انجامیده است، بانک مرکزی بنا به وظیفه نظارتی خود درجهت صیانت از حقوق سپرده گذاران و همچنین مردمی که سهام این موسسه را در بورس خریداری نموده اند قبل از اعطای مجوز فعالیت به موسسه اعتباری کاسپین(آرمان ایرانیان) در تاریخ 27 / 12/1394 یقینا » اقدامات ذیل را بعمل آورده اند:
– بررسی گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورتهای مالی مورخ ۲۹/۱۲/۱۳۹3 و همچنین گزار شهای مالی 9 ماهه سال 1394 هشت تعاونی اعتباری که با انحلال آنها قراربود شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (موسسه اعتباری کاسپین ) با سرمایه اولیه ۳۰۰ میلیارد تومان تاسیس گردد.
– حصول اطمینان از برابر بودن سر جمع مانده سپرده ها و دارایی های شرکتهای تعاونی اعتبارهشت گانه با توجه به عدم توانایی مالی بالای شرکت جدید اعتباری آرمان ایرانیان بدلیل سرمایه اولیه پایین ۳۰۰ میلیارد تومان و در نتیجه عدم توان پشتیبانی مالی این شرکت از شرکت های تعاونی اعتبار درصورت کسری بیش از سرمایه اولیه آن
درتاریخ 27/12/1394 که مجوز شروع فعالیت موسسه اعتباری کاسپین( آرمان ایرانیان) توسط بانک مرکزی صادر گردید، موسسین شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (موسسه اعتباری کاسپین ) که بعضا » از اعضای هیئت مدیره های تعاونی های مذکوربودند بر اساس اطلاعات مالی در اختیارخود ، واقف بوده اند سر جمع مانده سپرده ها و دارایی های شرکت های تعاونی اعتبارهشتگانه که قراراست به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (موسسه اعتباری کاسپین ) منتقل نمایند ، باهم برابر بوده است .به طوری که تا لحظه اخذ مجوز شروع فعالیت موسسه اعتباری هیچگونه تغییری را در خصوص بند « ج » بیانیه ثبت سهام،چه از لحاظ محتویای آن و چه از لحاظ اجرای آن، به بانک مرکزی و سازمان بورس اعلام نکردند.
به لحاظ اهمیت آن،مجددا” یادآوری میگردد که بند « ج » بیانیه ثبت سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان( موسسه اعتباری کاسپین) در بورس بیان می دارد:
« بر اساس توافق انجام شده با بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ، با شروع فعالیت شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (سهامی عام در شرف تاسیس)، کلیه فعالیت های اعتباری و قبول سپرده از مشتریان توسط تعاونی های اعتبار مذکور قطع و مانده سپرده های این تعاونی ها حسب مقررات به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان انتقال می یابد.دارایی های شرکت های اعتباری مذکور، پس از قیمت گذاری توسط کارشناس رسمی و تا میزان ارزش سپرده های انتقال یافته ، به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان واگذار خواهد شد.”
از سوی دیگر ، مدیران موسسه اعتباری کاسپین به منظور اجرای بند » ه » بیانیه ثبت سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان( موسسه اعتباری کاسپین) در بورس که بیان می دارد:
“شعب شرکت اعتباری آرمانایرانیان (سهامی عام در شرف تاسیس) از محل ساختمان و سایر داراییهای انتقال یافته از شرکت های تعاونی های اعتبار یادشده به میزان مورد نیاز، تامین و مازاد املاک انتقال یافته ، طی دوره زمانی معین واگذار خواهد شد.”
تابلو های موسسه اعتباری کاسپین را تهیه و طی نامه شماره 1393/م/94 به تاریخ 08/12/1394 به معاونت نظارتی بانک مرکزی اعلام نمودند ظرف هفته آتی سر درب شعب به شرح لیست پیوست نصب خواهند شد.
بنا براین در پاسخ به سوال اول که کسری مالی 4000 میلیارد تومانی ادعا شده مربوط به قبل از کسب مجوز فعالیت شرکت اعتباری آرمان ایرانیان(موسسه اعتباری کاسپین) است یا بعد از آن براساس شواهد و قرائن می توان گفت مربوط به مدت زمانی بعد از کسب مجوز فعالیت این موسسه می باشد. درصورتی که مربوط به قبل از کسب مجوز فعالیت می بود ، نه بانک مرکزی اجازه فعالیت می داد و نه موسسه اعتباری کاسپین قادربود که بند « ج » و بند « ه » مندرج در بیانیه ثبت سهام را اجرا و فعالیت خود را شروع نماید.
ودر پاسخ به سوال دوم که دلیل اینکه پس از گذشت زمان بسیار اندکی (حدود 8 ماه ) از تاسیس موسسه اعتباری کاسپین برای این موسسه بحران مالی بوجود آمد چیست می توان گفت این شائبه وجود دارد که این بحران با توطئه همه یا برخی از اعضای هیئت مدیره موسسه اعتباری کاسپین و با هدف دستبرد به سپرده های سپرده گذاران صورت گرفته است.
در ادامه این بخش رویکرد بانک مرکزی برای حل بحران مالی ایجاد شده برای موسسه اعتباری کاسپین با توجه به مبانی قانونی تشکیل این موسسه مورد بررسی قرار میگیرد.
رویکرد بانک مرکزی برای حل بحران مالی ایجاد شده برای موسسه اعتباری کاسپین با تحریف واقعیات مرتبط با مبانی قانونیتاسیس شرکت اعتباری آرمان ایرانیان(موسسه اعتباری کاسپین) شروع گردید که به صورت اختصار ذیلا » به شرح نمونه هایی از سخنان مقامات بانک مرکزی پرداخته میشود:
1) رییس کل بانک مرکزی در برنامه نگاه یک مورخ 9 بهمن 1395 در سیمای جمهوری اسلامی ایران در پرسشی در ارتباط با مؤسسه مالی کاسپین اعلام کرد:
« مجوز مؤسسه اعتباری کاسپین مشروط بوده و تا زمان عدم انتقال داراییها و بدهیهای هشت تعاونی فوقالذکر، مؤسسه مذکور حق اخذ سپرده جدید نداشته است و مردم از مشاهده مجوز کاسپین در سایت بانک مرکزی، دچار سوءتفاهم شدهاند! »
در حالیکه هیچکدام از مدارکی که قبلا » به آنها اشاره شد و در این گزارش موجود هستند اعم ازمجوز بدون قید و شرط صادره توسط بانک مرکزی، جدول موسسات اعتباری مجاز اعلام شده در وب سایت بانک مرکزی و همچنین بند های « ج » و « ه » بیانیه ثبت سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (موسسه اعتباری کاسپین) در بورس این سخنان دکتر سیف را تایید نمی کنند.
2) به گزارش مورخ 27/12/95 خبرگزاری حمهوری اسلامی(ایرنا) از بانک مرکزی(پیوست-8) ، فرشاد حیدری معاون نظارتی بانک مرکزی با بیان اینکه موسسه کاسپین براساس مصوبه شورای پول و اعتبار در 27 اسفند 94 اجازه فعالیت دریافت و وظیفه آن ساماندهی امور هشت تعاونی منحله بود، افزود:
« باید دارایی های این تعاونی های منحله پس از ارزیابی و کارشناسی به موسسه کاسپین منتقل شود تا متناسب با دارایی های منتقل شده، بدهی های این تعاونی های منحله نیز به موسسه کاسپین منتقل شود.
به گفته این مقام مسئول، دارایی ها شامل تسهیلات اعطایی، اموال منقول و غیرمنقول است که باید شناسایی و ارزیابی شوند و این کار از نظر تعداد زیاد اموال و املاک و وجود این اموال و املاک در نقاط مختلف کشور و مسائل مرتبط با آنها مستلزم صرف زمان نسبتاً طولانی است؛ این در حالی است که شناسایی، ارزیابی و کارشناسی این دارایی ها باید با دقت مورد رسیدگی واقع و به نحوی انجام شود تا حق و حقوقی از اشخاص ضایع نشود. »
در حالیکه بر اساس بند « ج » مندرج در بیانیه ثبت سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (موسسه اعتباری کاسپین) که ذیلا » به دلیل اهمیت آن عینا » آورده شده است ، موسسین کاسپین خلاف سخنان جناب فرشاد حیدری را به بورس اعلام کرده اند :
« بر اساس توافق انجام شده با بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، و نیز بر اساس نامه شماره 71988 مورخ 20/03/1393 بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر لزوم انحلال شرکت های تعاونی فوق الذکر، با شروع فعالیت شرکت اعتباری آرماان ایرانیان (سهامی عام در شرف تاسیس)، کلیه فعالیت های اعتباری و قبول سپرده از مشتریان توسط تعاونی های اعتبار مذکور قطع و مانده سپرده های این تعاونی ها حسب مقررات به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان انتقال می یابد. ضمنا » دارایی های شرکت های اعتباری مذکور بر اساس توافق هیئت مدیره شرکت اعتباری آرمان ایرانیان و هیئت مدیره تعاونی های اعتبار فوق الذکر و با رعایت ضوابط و مقررات مربوطه و نیاز شرکت اعتباری آرمان ایرانیان و صرف و صلاح ، پس از قیمت گذاری توسط کارشناس رسمی و تا میزان ارزش سپرده های انتقال یافته ، به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان واگذار خواهد شد. »
جناب فرشاد حیدری نکته ای بسیارمهم را به طور معکوس بیان کردند:
ایشان بیان کردند که ابتدا باید دارایی های این تعاونی های منحله پس از ارزیابی و کارشناسی به موسسه کاسپین منتقل شود و بعدا » متناسب با دارایی های منتقل شده، بدهی ها (سپرده ها) ی این تعاونی های منحله به موسسه کاسپین منتقل شود.در حالیکه بند « ج » مندرج در بیانیه ثبت سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (موسسه اعتباری کاسپین) عکس سخنان ایشان را بیان کرده است یعنی قرار بود بر اساس توافق انجام شده با بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ابتدا مانده سپرده ها(بدهی ها) ی تعاونی های اعتبار مننقل شده و بعدا » دارایی ها ، پس از قیمت گذاری توسط کارشناس رسمی و تا میزان ارزش سپرده های انتقال یافته ، به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان واگذار گردد .
چون موسسین به بیشتر بودن دارایی های تعاونی های اعتبار نسبت به سپرده ها (بدهی ها)ی آنها واقف بودند لذا اعلام نمودند که با شروع فعالیت موسسه ابتدا سپرده ها انتقال یافته و با استفاده از ساختمان های شعب تعاونی های اعتبار عملیات بانکی خودرا آغاز کرده و سپس دارایی ها پس از قیمت گذاری توسط کارشناس رسمی و تا میزان ارزش سپرده های انتقال یافته ، به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان واگذار خواهد شد.
3) اظهارات و توضیحات مختلف بانک مرکزی در رابطه با موضوع موسسه اعتباری کاسپین
الف) بانک مرکزی طی توضیحاتی که در تاریخ 24/12/1395 برای خبرگزاری تسنیم در خصوص مشکلات سپرده گذاران کاسپین ارسال نموده (پیوست 9) بیان داشته است:
« درخصوص تعویض تابلوها و دفترچهها در شعب تعاونیهای منحله هشتگانه و استفاده از عنوان موسسه اعتباری کاسپین پیش از تکمیل فرایند انتقال نیز شایان ذکر است، تعویض تابلوها حسب دستور مرجع قضایی و بدون هماهنگی با این بانک صورت گرفته است و از این منظر هیچگونه مسئولیتی متوجه بانک مرکزی نمیباشد.«
ب) این بانک در توضیحاتی که در تاریخ 1/3/1395 به خبرگزاری ایسنا اعلام کرده است(پیوست 10 ) بیان داشته است:
« در زمانی که هنوز دارایی ها و سپردههای تعاونی های هشت گانه غیرمجاز به موسسه اعتباری کاسپین منتقل نشده بود، دو دستور قضایی درمشهد صادرشدکه براساس آن تعاونیها مکلف شدند تمام تابلوهای خود را با تابلوهای موسسه کاسپین جایگزین کنند.سپس حکم دیگری صادر شد که براساس آن،دفترچههای سپردهگذاران تعاونیهایی که باید منحل میشدند با دفترچههای موسسه کاسپین جایگزین شود،درحالی که هنوز داراییها و سپردههای نزد این تعاونیهای هشت گانه به موسسه کاسپین منتقل نشده بود. »
پ) جناب آقای حسین نقره کارشیرازی معاون حقوقی و امورمجلس بانک مرکزی طی نامه ای(پیوست11) در پاسخ به جناب آقای علیم یارمحمدی نماینده محترم مردم شریف زاهدان می نویسند:
» موسسه اعتباری کاسپین درچارچوب فرآیند ساماندهی بازارغیرمتشکل پولی و پس از طی مراحل قانونی، مجوز فعالیت خود را درتاریخ ۲۷ اسفند ماه سال گذشته از بانک مرکزی دریافت کرد و در فهرست موسسات اعتباری مجاز قرار گرفت. براساس مجوزصادره،مقررشداین موسسه اعتباری،داراییها و بدهیهای قابل تجمیع شرکتهای تعاونی اعتبار «فرشتگان»، «الزهراء مشهد»، «حسنات اصفهان»، «دامداران و کشاورزان کرمانشاه»، «بدرتوس مشهد»، «پیوند»، «امید جلین گرگان» و «عام کشاورزان مازندران» را که تا آن زمان تحت عنوان «آرمان ایرانیان» فعالیت میکردند، طبق روش مشخص به حساب های خود انتقال دهد.این موضوعِ فعالیتی بود که موسسه کاسپین عهده دار انجام آن بود. در واقع، بانک مرکزی برای ساماندهی فعالیت موسسات غیرمجاز فعال در بازار پول از روش هایی مانند ادغام یا انحلال آنها استفاده می کند که در مورد موسسه کاسپین با روش ادغام پیش رفت. بنابراین صدور مجوز برای این موسسه، فرایندی کارشناسی و حساب شده بوده است.لازم به ذکر است تعاونیهای هشتگانه همگی، فعالیت خودرا دردوره های قبلی شروع کرده بودند و اولین اقدام بانک مرکزی در دولت یازدهم این بود که فعالیت این تعاونیها را ساماندهی کند. هرچند برخی از این تعاونیها از ابتدا تمکین نمیکردند که با تذکر و برخورد بانک مرکزی در نهایت پذیرفتند در یک موسسه واحد ادغام شوند. در نتیجه همه هشت تعاونی ذکرشده تعهد کردند به محض صدور مجوز موسسه جدید، نسبت به انحلال اقدام کنند. سپس موسسه کاسپین باحداقل سرمایه مورد نظر بانک مرکزی، مجوز فعالیت خود را از بانک مرکزی دریافت کرد.پس از صدور مجوز، اقدام بعدی این بود که تکتک تعاونیهای منحل شده، فهرستی از داراییهای خود را به موسسه کاسپین ارائه دهند و بعد از ارزیابی داراییها و انتقال آنها، نسبت به انتقال سپردههایی که از مردم جمع کرده بودند، اقدام کنند. اما متاسفانه در زمانی که هنوز دارایی ها و سپرده های تعاونی های هشت گانه غیرمجاز به موسسه اعتباری کاسپین منتقل نشده بود دو دستور قضایی در مشهد صادر شد که بر اساس دستورات قضایی مذکور،تعاونیها مکلف شدند تمام تابلوهای خود را با تابلوهای موسسه کاسپین جایگزین کنند.سپس حکم دیگری صادر شد که براساس آن،دفترچههای سپردهگذاران تعاونیهایی که باید منحل میشدند با دفترچههای موسسه کاسپین جایگزین شود درحالی که هنوز دارایی ها و سپرده های نزد این تعاونی های هشت گانه به موسسه کاسپین منتقل نشده بود. این موارد، تعهدات را بدون هماهنگی با بانک مرکزی برای موسسه اعتباری کاسپین ایجاد کرد.”
ت) جناب آقای فرشاد حیدری معاون نظارتي بانك مرکزی در برنامه «تيتر امشب» شبكه خبر مورخ 11/3/96 که متن صحبت های وی به نقل از وب سایت این بانک در پیوست 12 آمده است، بیان می دارند:
– تعاونی اعتبارفرشتگان درتاريخ اول شهريور ۱۳۹۴ منحل شده است و از همان تاريخ، نميتوانست در اموال و داراييها دخل وتصرفي داشته باشد. ضمن اينكه از آن زمان نباید فعاليت پولي و بانكي انجام میداد اما با كمال تعجب از تاريخ گفته شده، همچنان براي سپردهگذاران، سود، محاسبه و لحاظ شده است كه این سود محاسبه شده توسط تعاونی منحله موضوعيت ندارد.
– بعد از انحلال تعاونی های هشت گانه در ۲۷ اسفند ۱۳۹۴، بانكمرکزی، مجوز فعاليت موسسه اعتباری كاسپين را با اولويت ساماندهي ۸ تعاونی گفته شده صادر كرد. براي سرعت دادن به ساماندهي و به منظور جلوگيري از درگير شدن موسسه اعتباری كاسپين در فعاليت بانكداري معمول، بانكمركزي به اين موسسه مجوز افتتاح شعبه اعطا نكرد. به اين ترتيب، موسسه اعتباری کاسپین تنها اداره مركزي داشت كه به صورت ستادي فعاليت ميكرد و با هياتهاي تصفیه در ارتباط بود تا ساماندهي تعاونی ها به سرانجام برسد.
– در ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ یک مرجع قضايي در شهر مشهد با این استنباط که موسسه كاسپين از ادغام اين ۸ تعاوني بوجود آمده دستور ميدهد تابلو اين تعاونیها به كاسپين تغيير يابد و دفترچه سپردهگذاران هم عوض شود.
– متاسفانه تعاوني اعتبار منحله فرشتگان از دستور قضايي صادر شده اولیه حداكثر سوء استفاده را به عمل آورده و به سرعت و در مدت بسيار كوتاه، تابلوها و دفترچهها را در شعب بدون مجوز و غیرقانونی خود، تغيير می دهند. جالب اين كه بانكمركزي از ابتدا موضوع را پيگيري و تاكيد كرده بود كاسپين فاقد شعبه است. البته درحال حاضر موسسه كاسپين داراي ۲۰ شعبه مجاز است كه اسامي آنها در سايت بانكمركزي قابل رويت است.
و) بانک مرکزی در توضیحات اعلامی به ایسنا در تاریخ 1/3/1396 (پیوست 10) بیان داشته است :
« با توجه به نظر مراجع قضایی به انحلال و توقف فعالیت تعاونی اعتبار غیرمجاز فرشتگان از شهریور ۱۳۹۴ فعالیتی از سوی این تعاونی متصور نبوده تا متعاقب آن شناسایی و محاسبه سود انجام شود، بنابراین از این تاریخ به بعد سودی قابل شناسایی، محاسبه و قابل پرداخت به سپردهگذاران نخواهد بود. »
در پاسخ به اظهارات و توضیحاتی که از سوی مقامات بانک مرکزی در بند « الف » تا بند « و » فوق الذکر باید گفت:
– موسسه اعتباری طی نامه شماره 1393/م/94 به تاریخ 08/12/1394 (پیوست4) به بانک مرکزی اعلام نموده بود تابلو های موسسه اعتباری کاسپین تهیه گردیده اند و ظرف هفته آتی سر درب شعب به شرح لیست پیوست نصب خواهد شد.تعویض دفترچه هم بر اساس بند “ ج” و “ ه” بیانیه ثبت سهام شرکت اعتباری آرمان ایرانیان(موسسه اعتباری کاسپین) با توجه به انتقال سپرده ها به این موسسه پس از شروع فعالیت آن صورت گرفت.
– اداره مجوزهای بانکی بانک مرکزی طی نامه شماره 36236/95 مرخ 8/2/1395(پیوست 13) به جناب آقای متحمل مدیرعامل محترم موسسه اعتباری کاسپین اعلام میدارد که با اشاره به نامه شماره۹۵13393/3073/۳/۵۱۶/۵۵/۱۴ مورخ ۱8/01/۹۵ پلیس اطلاعات و امنیت ناجا با موضوع تغییر تابلوهای موسسه اعتباری کاسپین از » آرمان ایرانیان » به « کاسپین » ، با عنایت به تعهد آن موسسه اعتباری طی نامه شماره 1528/م/94 مورخ 20/12/1394 ، مقرر گردیده است موسسه اعتباری کاسپین با 391 شعبه شروع به کار نموده و پس از یک سال نسبت به کاهش تعداد شعب خود تا 250 شعبه اقدام نماید. حال چگونه جناب فرشاد حیدری مدعی می شود که بانكمركزي به اين موسسه مجوز افتتاح شعبه اعطا نكرد و موسسه اعتباری کاسپین تنها اداره مركزي داشت؟
– پلیس اطلاعات و امنیت عمومی ناجا با استناد به نامه بانک مرکزی که شماره آن در بالا ذکر شد و با استناد به نامه شماره 536/م/95 مورخ 14 /2/95 موسسه اعتباری کاسپین طی نامه شماره ۹۵۵۳۴۹۹/۳۱۶۱/۳/۵۱۶/۵۵/۱۴ مورخ ۱۵/۲/۹۵ به رؤسای پلیس اطلاعات و امنیت عمومی ناجا در استان های سراسر کشور (پیوست14) ، درخواست نظارت بر امر تعویض تابلوها به شرح مذکور را می نماید و با ارسال رونوشت نامه خود به بانک مرکزی این بانک را نسبت به تعویض ونصب تابلوها های موسسه اعتباری کاسپین آگاه می نماید. حال چگونه بانک مرکزی طی توضیحات و اظهاراتی که در بند 3-الف و بند- ت فوق ذکر شدند مدعی میشود که تعویض تابلوها در ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ حسب دستور مرجع قضایی در شهر مشهد ، با این استنباط که موسسه كاسپين از ادغام اين ۸ تعاوني به وجود آمده ، بدون هماهنگی با این بانک صورت گرفته است و از این منظر هیچگونه مسئولیتی متوجه بانک مرکزی نمیباشد.
– موسسین شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (موسسه اعتباری کاسپین) دربند « ج « بیانیه ثبت سهام این موسسه در بورس اعلام میدارند :
« بر اساس توافق انجام شده با بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ، و نیز بر اساس نامه شماره 71988 مورخ 20/03/1393 بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر لزوم انحلال شرکت های تعاونی فوق الذکر، با شروع فعالیت شرکت اعتباری آرمان ایرانیان (سهامی عام در شرف تاسیس)، کلیه فعالیت های اعتباری و قبول سپرده از مشتریان توسط تعاونی های اعتبار مذکور قطع و مانده سپرده های این تعاونی ها حسب مقررات به شرکت اعتباری آرمان ایرانیان انتقال می یابد. »
– همانگونه که در بند-۳ فوق ذکر شد ،جناب آقای حسین نقره کار شیرازی معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی طی نامه ای در پاسخ به جناب آقای علیم یارمحمدی نماینده محترم مردم شریف زاهدان می نویسند” همه هشت تعاونی ذکرشده تعهد کردند به محض صدور مجوز موسسه جدید، نسبت به انحلال اقدام کنند” و همچنین موسسه اعتباری کاسپین که بعضی از اعضاء هیئت مدیره آن جزء اعضای هیئت مدیره تعاونی های دیگرنیزمیباشند،درتاریخ 08/12/1394 طی نامه شماره 1393/م/94 (پیوست4) رسما » انحلال تعاونی های اعتبار هشتگانه از آنجمله تعاونی های اعتبار فرشتگان را به بانک مرکزی اعلام می نماید، حال چگونه بانک مرکزی مدعی عدم فعالیت تعاونی اعتبار فرشتگان از شهریور ۱۳۹۴ میگردد و بنابراین از این تاریخ به بعد سودی قابل شناسایی، محاسبه و قابل پرداخت به سپردهگذاران نخواهد بود؟
وقتی این تعاونی ها و از آن جمله تعاونی اعتبار فرشتگان طبق برنامه عملیاتی مندرج در بند « ج « بیانیه ثبت سهام این موسسه در بورس تا زمان شروع فعالیت شرکت اعتباری آرمان ایرانیان(موسسه اعتباری کاسپین) یعنی زمان صدور مجوز فعالیت برای این موسسه به فعالیت های بانکی ازقبیل پرداخت تسهیلات ، پرداخت/دریافت وجه و پذیرش سپرده های جدید از مردم مشغول بوده اند،حال چگونه مقامات بانک مرکزی طی اظهارات مندرج در بندهای « د » و « و » فوق مدعی عدم فعالیت تعاونی اعتبار فرشتگان از شهریور ۱۳۹۴ میگردد و بنابراین از این تاریخ به بعد سودی قابل شناسایی، محاسبه و قابل پرداخت به سپردهگذاران نخواهد بود؟
از سوی دیگر، بند۳-۷ مندرج درصفحه۳ و بند۲۴ صفحه۲۲ گزارش حسابرسی تهیه شده توسط موسسه حسابرسی دایا رهیافت درتاریخ۳۰ تیر۱۳۹۵ برای دوره مالی سه ماه و بیست و هفت روزه منتهی به ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ موسسه اعتباری کاسپین (پیوست-2) تأیید مینمایدکه شعب شرکت های تعاونی اعتبارمنحل شده به فعالیت های دریافت سپرده به نام و روی سربرگ های موسسه اعتباری کاسپین و اعطای تسهیلات و انجام تعهد از طرف این موسسه مشغول بوده و فعالیتهای ذکر شده مطابق نامه شماره ۷۸۶/م/۹۵ مورخ ۲۵/۲/۹۵ جناب آقای ذکریا متحمل مدیرعامل این موسسه که کپی آن در پیوست 7 در بخش پیوست های این گزارش آورده شده است، با اطلاع و اشراف و تحت امر مدیریت موسسه اعتباری کاسپین بوده است.در واقع شعب شرکت های تعاونی اعتبار منحله به عنوان شعب موسسه اعتباری کاسپین عمل میکرده اند بنابراین تمام وجوهی که بعد از صدور مجوز فعالیت موسسه اعتباری کاسپین توسط بانک مرکزی در تاریخ 27/12/1394 توسط سپرده گذاران قدیم این تعاونی ها به حساب این شعب تعاونی ها واریز گردیده یا از حساب این تعاونی ها برداشت شده ، در واقع به مانده سپرده یا از مانده سپرده آنها که طبق بند « ج » برنامه عملیاتی بیانیه ثبت سهام این موسسه در بورس به موسسه اعتباری کاسپین منتقل شده اضافه یا کسر گردیده و به مانده سپرده جدید آنها طبق قرارداد قبلی این سپرده ها به همان میزان قبلی سود تعلق میگیرد. بنابراین، ادعای مقامات بانک مرکزی مبنی بر عدم فعالیت تعاونی اعتبار فرشتگان ازشهریور۱۳۹۴ و بنابراین از این تاریخ به بعد سودی قابل شناسایی، محاسبه و قابل پرداخت به سپردهگذاران نخواهد بود با استناد به مدارک فوق الذکر، فاقد وجاهت قانونی می باشد.
4) اظهارات معاون نظارتی محترم بانک مرکزی در رابطه با موسسه اعتباری کاسپین در بخش خبری 21 شبکه یک سیما در تاریخ ۵ خرداد۱۳۹۶
جناب آقای فرشاد حیدری ، معاون محترم نظارتی بانک مرکزی، با حضوردراستودیوی بخش خبری ساعت 21 شبکه یک سیما درتاریخ پنجشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۶ (پیوست 15) فرمودند :
– براساس ارزیابی که انجام شده است تا امروز حدود 1700 میلیارد تومان دارایی های غیرمنقول این تعاونی غیر مجاز شناسایی شده است و حدود 1400 میلیارد تومان هم دارایی این تعاونی به صورت تسهیلات پرداختی است که در مجموع این دو حدود 3100 میلیارد تومان است.
– سپرده های مردم نزد مؤسسه فرشتگان حدود 5 هزار و 600 میلیارد تومان شامل اصل و سود می شود که این 3 هزار و 100 میلیارد تومان باید بین آن ها به نسبت تقسیم شود و حسب تصمیم مرجع قضایی و بانک مرکزی؛ مؤسسه کاسپین آن را اجرا خواهد کرد.
در پاسخ معاون محترم نظارتی بانک مرکزی باید گفت که بر اساس جدول موجود در صفحه ۲۲ گزارش حسابرسی تهیه شده توسط موسسه حسابرسی دایا رهیافت درتاریخ۳۰ تیر۱۳۹۵ برای دوره مالی سه ماه و بیست و هفت روزه منتهی به ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ موسسه اعتباری کاسپین (پیوست- 7)، درتاریخ 29/12/1394 مجموع سپرده های مردم نزد شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان در حدود 6200 میلیارد تومان و میزان تسهیلات اعطایی این موسسه حدود 4880 میلیارد تومان بوده است.
معاون محترم نظارتی بانک مرکزی میزان سپرده نزد شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان را به میزان 600 میلیارد تومان و میزان تسهیلات اعطایی این شرکت تعاونی اعتبار را به میزان 3480 میلیارد تومان کمتر نسبت به پایان اسفند ماه 1394 اعلام می نمایند و این در حالی است که شعب شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان به عنوان شعب عمل کننده از سوی موسسه اعتباری کاسپین طی 8 ماه سال 1395 توانستند باتکیه بر اعتماد مردم به این موسسه پس از اخذ مجوز فعالیت از بانک مرکزی سپرده های بسیار زیادی را جذب کرده و از منابع سپرده های جدید تسهیلات جدید اعطاء کنند.
چرا معاون محترم نظارتی بانک مرکزی با کمتر اعلام کردن میزان سپرده ها و میزان تسهیلات اعطایی این شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان اطلاعات خلاف واقع به مردم شریف ایران و قوای محترم سه گانه کشور ارائه مینمایند؟
آیا تلاش برای مخفی کردن بخش های قابل توجهی از سپرده ها و تسهیلات اعطایی شرکت اعتبار فرشتگان و کسر آن از دارایی های مردم نزد این شرکت تعاونی اعتبار از مصادیق ماده 2 قانون مبارزه با پول شويي مصوب مجلس شورای اسلامی در تاریخ 2/11/1386 نمی باشد؟
مگر نه این است که مقامات بانک مرکزی خود باید پرچمدار مبارزه با پولشویی در سیستم اقتصادی کشور بمنظور رفع هرگونه بهانه گیری از سوی مراکز بین المللی نظیر گروه اقدام مالی(FATF ) و در نتیجه تسهیل مراودات مالی بین المللی کشور باشند؟
جناب دکتر سیف رییس محترم بانک مرکزی و دیگر مقامات محترم این بانک (جناب آقای فرشاد حیدری، جناب آقای عباس کمره ای، جناب آقای اکبر کمیجانی و جناب آقای حسین نقره کار شیرازی) با تحریف آشکار واقعیات مرتبط با مبانی قانونی تشکیل موسسه اعتباری کاسپین (آرمان ایرانیان) و همچنین ارائه اطلاعات کذب، خلاف واقع و گمراه کننده به رییس محترم جمهور، نمایندگان محترم مردم درمجلس شورای اسلامی و همچنین مراجع محترم قضایی، در راستای حفاظت کامل از منافع سهامداران عمده موسسه اعتباری کاسپین گام برداشته و عملکرد بانک مرکزی آز آغاز بحران مالی بوجود آمده برای موسسه مذکورتا اکنون کاملا » به نفع سهامداران عمده این موسسه و کاملا » به ضرر سپرده گذاران میباشد.
در توضیحات اعلامی بانک مرکزی به ایسنا در تاریخ 1/3/1396 (پیوست10) آمده است :
« باید توجه داشت که با توجه به تصمیم مشترک مرجع قضایی و بانک مرکزی، اصل سپرده سپردهگذاران بدون هیچگونه کسری، محاسبه و در تعیین تکلیف ملاک عمل قرار میگیرد. همچنین با توجه به نظر مراجع قضایی به انحلال و توقف فعالیت تعاونی اعتبار غیرمجاز فرشتگان از شهریور ۱۳۹۴ فعالیتی از سوی این تعاونی متصور نبوده تا متعاقب آن شناسایی و محاسبه سود انجام شود، بنابراین از این تاریخ به بعد سودی قابل شناسایی، محاسبه و قابل پرداخت به سپردهگذاران نخواهد بود. »
تصمیم مشترک مرجع قضایی و بانک مرکزی یعنی پرداخت اصل سپرده های مردم با مرجع شهریور 1394 و با کسر سود های پرداختی به سپرده گذاران بعداز آن تاریخ، برمبنای ارائه اطلاعات کذب و خلاف واقع و مشاوره های گمراه کننده دکتر سیف رییس محترم بانک مرکزی و دیگر مقامات محترم این بانک به قوه قضاییه اتخاذ شده است. اجرای این تصمیم مشترک منجر به کسب منافع چندین هزار میلیارد تومانی برای سهامداران موسسه اعتباری کاسپین و متقابلا » به همان میزان زیان برای سپرده گذاران که اغلب آنها تمام »سرمایه زندگی » خود را درشرکت تعاونی اعتبار فرشتگان سپرده گذاری کرده بودند، میگردد.برای ارائه تصویری از ابعاد غارتگری موسسه اعتباری کاسپین در طرح بانک مرکزی برای تعیین تکلیف سپرده گذاران شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان که از تاریخ ۲۸/۲/۱۳۹۶ به اجرا درآمده است به یک نمونه پرداخته می شود .
تصویر زیر دفترچه حساب سرمایه گزاری کوتاه مدت شخصی را نشان میدهد درتاریخ ۱/۲/۱۳۹۶ دارای مانده حساب به مبلغ ۲۷۰ ,۹۰۶,۲۷ ریال می باشد.
تصویر زیر دفترچه تعویض شده همان شخص را براساس طرح بانک مرکزی برای تعیین تکلیف سپرده گذاران شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان را نشان میدهد که مانده حساب وی از مبلغ ۲۷۰ ,۹۰۶,۲۷ ریال به مبلغ ۹۳۹ ,۲۹۲, ۷ ریال کاهش یافته است.به عبارت دیگر حدود ۷۴ درصد مانده حساب وی کسر شده است.علاوه بر آن ، پرداخت نقدی حدود ۲۶ درصد باقی مانده به سپرده گذار را به آینده نامعلوم موکول شده و به صورت اجباری برای وی یک حساب قرض الحسنه بازنموده و تنها یک دفترچه قرض الحسنه به او تحویل داده شده است.
۴-۲ پرسش های بسیار مهم از بانک مرکزی
1) چرا بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در حالیکه میتوانست در هفته های آغازین سال ۱۳۹۳ و یاحتی با دو سال تأخیر در هفته های آغازین سال ۱۳۹۵ با اتخاذ روش ادغام ساده یا انحلال کامل نسبت به امرساماندهی شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان ازطریق عودت اصل سپرده ها و سود آن تا آن تاریخ عودت سپرده ها با کمترین مشکل اقدام نماید،درابتدای اسفندماه۱۳۹۲ روش ادغام ترکیبی (چند جانبه) برای ساماندهی شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان و ۷ شرکت تعاونی اعتبار را اتخاذ نمود و مسؤلیت ادغام این شرکت ها را به یک شرکت جدید با سرمایه پایین۳۰۰ میلیارد تومان که موسسین آن به صورت خانوادگی از سهامداران عمده تعدادی از همان شرکت های تعاونی اعتبار بودند، سپرد؟ آیا این امر بیانگر سوء مدیریت در ساماندهی شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان نمی باشد؟
2) اگر کسری ۴۰۰۰ میلیاردی ادعا شده درخصوص شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان مربوط به قبل از صدور مجوز فعالیت صادره توسط جناب دکتر سیف رییس محترم بانک مرکزی برای موسسه اعتباری کاسپین میباشد، چرا رییس بانک مرکزی بر اساس ماده ۹ آیین نامه مصوب هیات وزیران درخصوص نحوه تاسیس و اداره موسسات اعتباری غیر دولتی(ضمیمه ۴ در بخش ضمائم این گزارش)، ضمن لغو مجوز صادره توسط بانک مرکزی برای این موسسه، با مراجعه به محاکم قضایی تعقیب کیفری موسسین موسسه اعتباری کاسپین را بعلت ارائه اطلاعات کذب یا گمراه کننده و کتمان اطلاعات موثر به بانک مرکزی به منظور اخذ مجوز تاسیس موسسه اعتباری درخواست ننمود؟
3) اگر کسری۴۰۰۰ میلیاردی ادعا شده درخصوص شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان مربوط به بعد از صدور مجوز فعالیت صادره توسط جناب دکتر سیف رییس محترم بانک مرکزی برای موسسه اعتباری کاسپین میباشد، بر اساس ماده ۸۸ آیین نامه مصوب هیئت وزیران در خصوص نحوه تاسیس و اداره موسسات اعتباری غیر دولتی(ضمیمه ۴ در بخش ضمائم این گزارش)، موسسه اعتباری کاسپین در مقابل خساراتی که در اثر عملیات آن متوجه مشتریان میشود مسئول و متعهد جبران خسارت می باشد. چرا رییس بانک مرکزی برخلاف ماده ۸۸ آیین نامه مذکور، با ارائه اطلاعات کذب و خلاف و مشاوره گمراه کننده به رییس محترم قوه قضاییه باعث اتخاذ تصمیم مشترک مرجع قضایی و بانک مرکزی به ضرر سپرده گذاران گردیده و طرح حل مشکل کسری موسسه اعتباری کاسپین را بر مبنای کسر از دارایی مردم نزد این موسسه بنا نهاده نهادند؟
4) چرا جناب آقای فرشاد حیدری معاونت نظارتی بانک مرکزی در راستای حفاظت از منافع مدیران و سهامداران عمده موسسه اعتباری کاسپین به تحریف واقعیات متوسل شده و در تاریخ 11/3/1395 مدعی می شود که « بانكمركزي به اين موسسه مجوز افتتاح شعبه اعطا نكرد و موسسه اعتباری کاسپین تنها اداره مركزي داشت » و بانک مرکزی برای جلوگیری از آشکارشدن تحریف واقعیات توسط ایشان جدول قدیمی موسسات اعتباری مجاز را از وب سایت این بانک برداشته و در جدول جدید موسسات اعتباری مجاز در وب سایت که کپی آن در پیوست 16 در بخش پیوست ها آورده شده است تنها تعداد ۲۰ شعبه مجاز را برای این موسسه اعلام می نماید؟ در حالیکه مطابق جدول قبلی که کپی آن در پیوست 6 آورده شده است ذکری از تعداد شعبات مجاز نشده بود و مضافا » اینکه طی نامه شماره 36236/95 مرخ 8/2/1395اداره مجوز های بانکی بانک مرکزی به مدیرعامل موسسه اعتباری کاسپین(پیوست 13) مقرر گردیده بود موسسه اعتباری با 391 شعبه شروع بکار نماید .
5) چرا درحالیکه شعب شرکتهای تعاونی اعتبار هشتگانه از جمله شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان براساس قرار مندرج در بند « ج » بیانیه ثبت سهام موسسه اعتباری کاسپین تا زمان مجوز فعالیت در تاریخ 27/12/1394 مشغول فعالیتهایی نظیر دریافت سپرده واعطای تسهیلات بوده و بعد از این تاریخ تا شروع بحران در آذرماه 1395با اطلاع و اشراف و تحت امر مدیران این موسسهبه عنوان شعب موسسه اعتباری کاسپین ، به نام موسسه مذکور و بر روی سربرگ های موسسه مشغول فعالیت هایی نظیر دریافت سپرده ،اعطای تسهیلات و انجام تعهد از طرف این موسسه بودند، جنابعالی و دیگر مقامات بانک مرکزی اطلاعات کذب و خلاف و مشاوره گمراه کننده نظیر « عدم فعالیت شرکت تعاونی اعتبار فرشتگان از شهریور 1394به بعد، فاقد شعبه بودن موسسه اعتباری کاسپین و عدم اشتغال موسسه مذکور به فعالیتهایی نظیر دریافت سپرده و اعطای تسهیلات پس از صدور مجوز فعالیت برای این موسسه » را به قوه قضاییه ارائه نمودید و بر اساس آن تصمیم مشترک قوه قضاییه و بانک مرکزی مبنی برعدم پرداخت سود از شهریور 1394 به سپرده گذاران را اتخاذ و به اجرا در آوردید؟
6) موسسه اعتباری کاسپین مسئولیت تام و تمام در قبال حسن انجام بند « ج » بیانیه ثبت سهام این موسسه در بورس و حسن انجام تعهد خود به بانک مرکزی مبنی برانحلال شرکت تعاونی های اعتبار هشتگانه و ادغام این شرکتها درموسسه مذکور را داشته است که بعلت بی کفایتی و سوء مدیریت هیئت مدیره و سوء عملکرد مدیران اجرایی خود نتوانست به موقع و به نحو احسن به مسئولیت و تعهد خود عمل نماید و موجب وارد آمدن ضرر و زیان مادی و آسیب روانی به سپرده گذاران و همچنین سهامداران خرد این موسسه و مضافا » باعث آسیب جدی به امنیت اقتصادی کشور و ایجاد بدبینی به سیستم پولی کشور درسطح ملی و بین المللی گردیده است. لذا موسسه اعتباری کاسپین با نشان دادن بی کفایتی، سوءمدیریت و سوء عملکرد خود طی دوره فعالیت پس ازکسب مجوز از بانک مرکزی، دیگر قابلیت اعتماد ودارابودن صلاحیت عمومی و حرفه ای برای ادامه فعالیت اعتباری را کاملا » از دست داده است. چرا بانک مرکزی دریک اقدام فوری با در رهن گرفتن تمام دارایی ها موسسه اعتباری کاسپین(شامل تمام دارایی های انتقال یافته از شرکت های تعاونی اعتبار هشتگانه) وپرداخت تمام وکمال اصل سپرده وسودآن تا لحظه عودت به کلیه سپرده گذاران شرکت های تعاونی اعتبار هشتگانه زیر مجموعه این موسسه ازطریق اختصاص یک خط اعتباری نسبت به انحلال کامل آن اقدام نمیکند؟
5-2 سخن آخر با مراجع صالحه
در رابطه با بحران مالی موسسه اعتباری کاسپین، سوالات بسیار مهم زیر مطرح هستند که درخواست میگردد مراجع صالحه کشور پاسخ آنها را کشف نمایند.
الف) چرا بعداز بروز بحران برای موسسه اعتباری کاسپین درآذرماه سال ۱۳۹۵، دکتر سیف رییس محترم بانک مرکزی و دیگرمقامات محترم این بانک (جناب آقای فرشاد حیدری،جناب آقای عباس کمره ای، جناب آقای حسین نقره کارشیرازی،جناب آقای اکبرکمیجانی) هم صدا با هیئت مدیره بی کفایت و نالایق موسسه اعتباری کاسپین و در راستای حفظ و حداکثر نمودن منافع سهامداران عمده این موسسه و به ضرر سپرده گذاران این موسسه، با سخنان کذب و خلاف واقع و گمرا کننده و وعده های بی عمل طی چند ماه با اعصاب و روان سپرده گذاران موسسه اعتباری مجاز کاسپین بازی کردند و هنوز به این بازی ادامه میدهند؟
ب) چرا جناب آقای فرشاد حیدری ، معاون محترم نظارتی بانک مرکزی، با کمتر اعلام کردن میزان سپرده ها و میزان تسهیلات اعطایی این شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان اطلاعات خلاف واقع به مردم شریف ایران و قوای محترم سه گانه کشور ارائه مینمایند؟
آیا تلاش برای مخفی کردن بخش های قابل توجهی از سپرده ها و تسهیلات اعطایی شرکت اعتبار فرشتگان و کسر آن از دارایی های مردم نزد این شرکت تعاونی اعتبار از مصادیق ماده 2 قانون مبارزه با پول شويي مصوب مجلس شورای اسلامی در تاریخ 2/11/1386 نمی باشد؟
مگر نه این است که مقامات بانک مرکزی خود باید پرچمدار مبارزه با پولشویی در سیستم اقتصادی کشور بمنظور رفع هرگونه بهانه گیری از سوی مراکز بین المللی نظیر گروه اقدام مالی(FATF ) و در نتیجه تسهیل مراودات مالی بین المللی کشور باشند؟
ج) چرا بانک مرکزی پس از بروز بحران برای موسسه کاسپین دریک اقدام فوری با در رهن گرفتن تمام دارایی ها موسسه اعتباری کاسپین(شامل تمام دارایی های انتقال یافته از شرکت های تعاونی اعتبار هشتگانه) و پرداخت تمام و کمال اصل سپرده و سود آن تا لحظه عودت به کلیه سپرده گذاران شرکت های تعاونی اعتبار هشتگانه زیر مجموعه این موسسه از طریق اختصاص یک خط اعتباری نسبت به انحلال کامل آن اقدام نکرد و برعکس با ارائه اطلاعات کذب و خلاف واقع و مشاوره گمراه کننده به مراجع قضایی ، برنامه خود را در راستای حفاظت از منافع سهامداران عمده موسسه اعتباری کاسپین از طریق سرپا نگهداشتن این موسسه با کسر از دارایی های مردم نزد این موسسه به پیش برده و می برد؟
ج) موسسه اعتباری کاسپین چه سهمی از کسب منافع چندین هزار میلیارد تومانی حاصله را به عنوان پاداش نفع رسانی به موسسه مذکور به جناب دکتر سیف رییس محترم بانک مرکزی و دیگر مقامات محترم این بانک ( جناب آقای فرشاد حیدری، جناب آقای عباس کمره ای، جناب آقای اکبر کمیجانی و جناب آقای حسین نقره کار شیرازی) تخصیص داده اند ؟
مدارک، دلايل، شواهد و قرائن متقن ارائه شده در این گزارش نشان دهنده » وجود سوء مدیریت و فسادمالی سازمان یافته » در مدیریت بانک مرکزی و همچنین در مدیریت موسسه اعتباری کاسپین در رابطه با بحران مالی بوجود آمده برای سپرده گذاران شرکت تعاونی اعتبارفرشتگان(یکی از اجزاء تشکیل دهنده موسسه اعتباری مجاز کاسپین) میباشد.
بمنظور جلوگیری از خدشه دار شدن عدالت اجتماعی و همچنین ممانعت از وارد آمدن آسیب های بیشتر به امنیت روانی و اقتصادی جامعه، ازمراجع صالحه کشور، بعنوان حافظان منافع عموم مردم، درخواست میگردد که با استفاده از اهرمهای مبتنی بر شرح وظایف و اختیارات تعریف شده قانونی خود ، موضوع این گزارش را بررسی نموده و نتایج بررسی خود در اختیار عموم مردم قرار دهند.
ادامه گزارش در لینک زیر:
با یاد یار دیرینه ام عبدالرضا نیک بین (عبدی) عزیز! ابراهیم آوخ
ابراهیم آوخ
عبدی درگذشت. عبدالرضا نیک بین از بنیانگذاران اولیه سازمان مجاهدین خلق دیروز درگذشت و دوستداران جوان و پیرش را تنها گذاشت. شجاعت اخلاقی عبدی چه در زمانی که به دلایل مشخصا سیاسی از سازمان مجاهدین کناره گرفت و چه ان زمان که تحت فشار ساواک حاضر به همکاری علیه سازمان مجاهدین نشد و با وجود اینکه حکمش پایان یافته بود به دلیل عدم مصاحبه ملی کشی کرد و چه زندگی اخلاقی او در این سالها ، همگی ستودنی است. در تک دیدارم با او هنگامی که از گذشته ها سخن می گفتیم و استحاله های افراد را به یاد می اوردیم با صدایی لرزان گفت انها نه تنها شکست خوردند که سقوط اخلاقی کردند. برای من همین معیار برای قضاوت درباره او کافیست. یاد عزیزش بخیر
ابراهیم آوخ
با یاد یار دیرینه ام عبدالرضا نیک بین (عبدی) عزیز!
برای اولین بار درتابستان سال 1344 عبدی را در خانه سعید محسن دیدم در خانه معروف به 444 در بلوار الیزابت سابق (بلوارکشاورز). حسن مرتضوی عزیز، عبدی که من در خاطره ام دارم هیچ قرابتی با این عبدی ای که در عکس مشترکتان است ندارد. هرچند خوب که دقت می کنم ته شادی و ته خنده های او را می بینم . آن روزها من 20 ساله بودم و عبدی 23 ساله . از آن زمان تا کنون هر گز عبدی را از یاد نبردم ، عبدی بخشی ازهویت و حیات سیاسی ما بود .
عبدی انسانی صادق ، بی غل و غش وبی ریا و در آن دوران بشدت ساده زیست بود . کسی بود که نمی توانست با تناقض زندگی کند . آن گاه که معتقد بود که باید جنگید و باید ابزار کار که تشکیلات مخفی زیر زمینی است بوجود آورد ، و ساخت ، درس و دانشگاه (دانشجوی رشته ریاضی بود) را رها کرد و تمام وقت به فعالیت تشکیلاتی پرداخت و در واقع اولین فرد حرفه ای سازمان بود . زمانی هم که با قاطعیت به راه دیگری رسید هر گز خود را فریب نداد .تا آن جا که بخاطر دارم در سال های اولیه تشکیل سازمان (سازمانی که بعد ها پس ضربات سال 1350 نام سازمان مجاهدین خلق به خود گرفت )عبدی چه بلحاظ توان و چه علاقه شخصی اساسا روی کارهای فکری و نظری متمرکز بود .در آن دوران عملا تقسیم کاری در بین 3 بنیان گذار اصلی بوجود آمده بود . عبدی توان تئوریک بالائی داشت اما توان سازماندهی عملی او ضعیف بود ، نه مینوانست جلسات رابخوبی اداره کندو نه بخوبی آموزش دهد . اما سعید محسن و محمد حنیف نژاد در این زمینه ید طولائی داشتند بنابراین تشکیلات را سعید و محمد راه می بردند و عبدی به کارهای فکری می پرداخت . به جرات میتوانم بگویم که در سالهای اولیه بیشترین مقالات و جزوه های سیاسی وتئوریک درون تشکیلاتی از نوشته های او بود ، یکی از شاهکارهای عبدی مقاله بود به نام « از لیره محتضر تا پاریس شورشی » که در آن مقاله پس از بررسی بحران های سیاسی و اقتصادی اروپا شورش مه 68 پاریس را پیش بینی کرده بود .
عبدی پس از چند سال کار متمرکز سر انجام به نتایجی رسید که منجر به خروجش از سازمان شد . خروجش از سازمانی که خود از بنیان گزارانش بود برای عبدی ساده نبود ، آن روزهائی که درگیر بحران های فکری بود پی در پی قدم می زد و سیگار می کشید و بارها دست و پای خودش را با آتش سیگار سوزانده بود . بقول رفیقی عبدی آن روزها این جملات ورد زبانش بود و مرتب تکرار میکرد « سرت چو مار ماند و پایت چو مار ماهی منافقی چه کنی یا مار باش یا ماهی » با خودش در جنگ بود نمی توانست متناقض زندگی کند .
تا آنجائی که من بیاد دارم عبدی از یک طرف با توجه به مطالعات گسترده ای که داشت به این نتیجه رسیده بود که آن ایدئولوژی مذهبی راهبر نیست و به مارکسیزم گرایش پیدا کرده بود و از طرف دیگر به لحاظ سیاسی می گفت: با توجه به تحولات سالهای 40 یک دوره رونق اقتصادی در پیش رو داریم در چشم انداز ما نمی توانیم کاری بکنیم . مثال تیر و کمان را می زد و می گفت تیر از آنجا به سمت هدف می رود که نوک پیکان با دنباله اش (چوب پیکان ) به هم متصل است و روشنفکران به مثابه نوک پیکان حرکت با توده ها وصل نیستند بنابراین هر کدام راه خودشان را خواهند رفت ونتیجه اش نا معلوم .در نظرات عبدی حقایق جدی وجود داشت اما نتیجه ای که می گرفت برای جمع قابل قبول نبود . عبدی سر انجام 3 پیشنهاد به جمع ارائه داد ومیگفت : با توجه به اوضاع و احوال یا همه به ویتنام و فلسطین که در آنجا مبارزه ضد امپریالیستی در جریان است برویم و در آنجا باشیم و تجارب کسب کنیم برای روزی که در ایران شرایط مناسبی بوجود آید. یا تمام انرژیمان را متمرکز کنیم و شاه را به مثابه نقطه اتصال تمام لولاهای رژیم ترور کنیم شاید تغییری ایجاد شود . و یا به همه اعضاء اعلام کنیم که وضع چنین است و هر کس هر کاری که خود داند انجام دهد یعنی انحلال تشکیلات . این پیشنهادات در بین کادرهای رده اول و دوم سازمان( به نظرم حدود 32 نفر ) به بحث گذاشته شد و همه نظرات عبدی را رد کردند .
علت اصلی جدائی عبدی از سازمان این مسائل بود نه عاشق شدن که آن هم بجای خود وقتی کفه ترازو و جهت گیری تغییر می کند نقش و تاثیر خود را دارد . اما چیز عجیبی که من دیدم اینکه برخی گفته اند عبدی بدلیل بیماری صرع از سازمان جدا شده ، نمیدانم این را از کجا در آورده اند، تا آنجا که من می دانم عبدی هیچ وقت چنین بیماری ای نداشت .
عبدی انسانی کاملا قابل اعتماد و اتکاء بود . حدود یکسال پس از رفتن عبدی از سازمان روزی از خانه تشکیلاتی (خانه تیمی ) در حوالی میدان فوزیه سابق (امام حسین) خارج می شدم ودرست روبروی خانه همدیگر را دیدیم چون همیشه همدیگر را گرم درآغوش گرفتیم . عبدی نه تنها آن خانه بلکه خانه و مکان های بسیاری را از ما می دانست ولی اعتماد ما به عبدی آنقدر بالا بود که هرگز به فکر تغییر نبودیم .
عبدی از زمانی که از سازمان رفت فعالیت سیاسی نکرد اما همواره سیاسی و اهل مطالعه و چپ باقی ماند . همه میدانیم که عبدی در زمان شاه زندان کشید و ملی کشی کرد و به آنان نه گفت
شناختی که از عبدی داشتم این طبیعی ترین برخورد عبدی بود ، عبدی آن زمان مشکل مقاومت نداشت مشکل عبدی گیرهای ذهنی او بود .
به اعتقاد من عبدی باتوجه به موقعیتی که در سازمان داشت اگر با تحول ایدئولوژی که پیدا کرده بود به بن بست سیاسی نمی رسید مسیر حرکت آن جمع بگونه دیگری رقم می خورد .
یادش همیشه جاوید